کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    قنبل الدوله مقبل دیوان
    آن که نبُوَد مثال او شیطان
    قد او نیست جز چهار وجب
    نصف او گشته در زمین پنهان
    هیچ سروی به قامتش نرسد
    در زمانه به هیچ سروستان
    نبُوَد همچو قد او سروی
    نه به تهران و نه به تویسرکان
    در طفولیت او گذر می کرد
    یکشب از راه رشت زی زنجان
    این شنیدم که بچۀ گرگی
    کون او را درید با دندان
    لیک گویند زخم کیرست این
    زده او بچه گرگ را بهتان
    رفته تا در ادارۀ اوقاف
    کرده او کون خویش وقف جهان
    ای بسا خورده وقف مردم را
    حال از کون خود دهد تاوان
    در میان تمام مأکولات
    میل دارد بسی به بادنجان
    بیند ار عکس کیر در دریا
    دل به دریا زند بدون گمان
    خایه اش دانی از چه پاره شده
    بس زَدستند زیر او رندان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha