کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خطّت دمید و لعل تو مستور می شود
    صد حیف از این شکر که پر از مور می شود
    گر خود تُرش نشینی و تلخی کنی چه باک
    شیرین لب تو مایه ی صد شور می شود
    هرگه خیال روی تو در خاطر آورم
    سینای سینه مشعله ی طور می شود
    از هجر بس فسرده و آزرده خاطرم
    دردم فزون ز نغمه ی طنبور می شود
    ای ابر بگذر از صدف ار بگذری به تاک
    خوشتر بود، که دانه ی انگور می شود
    هرکس که شد گدای در پیر می فروش
    جامش ز کاسه ی سر فغفور می شود
    حلّاج وار هر که زند پنبه ی وجود
    سرخوش به دار رفته و منصور می شود
    عاقل کسیست در بر دیوانگان عشق
    کز این لباس هستی خود عور می شود
    نازم به شعله های محبّت که آتشش
    برزخم دل چو مرهم کافور می شود
    عادت به هجر کرده «وفایی» که هرچه یار
    نزدیک می شود، به وی او دور می شود
    ای دل رضا به حکم قضا ده که خوشتر است
    راضی شوی اگر نشوی زور می شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha