کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشّاق اگر لقای ترا آرزو کنند
    باید ز خون خویشتن اوّل وضو کنند
    نازم به می کشان محبّت که بهر دوست
    در بزم عشق کاسه ی سر، را کدو کنند
    کفر است در شریعت و آئین عاشقی
    از دوست غیر دوست اگر آرزو کنند
    بعد از هزار سال ز خاک شهید عشق
    یابند بوی خون اگر آن خاک بو کنند
    از جور دوست نیست که گریند عاشقان
    این اشکها روان ز پی آبرو کنند
    بسیار سالها که بیاید، دی و بهار
    از خاک ما گهی خُم و گاهی سبو کنند
    ترسم اسیر و عاشق و شیدای خود شوی
    گر، با جمالت آینه را، روبرو کنند
    زخم خدنگ ناز تو بهبودی اش مباد
    گر، جز، به تار طُرّه ات آن را رفو کنند
    چون می زجام وصل تو نوشند عاشقان
    برآب خضر و چشمه ی حیوان تفو کنند
    این خرقه ی ریا، که مرا هست بایدی
    دادن به می کشان که به می شستشو کنند
    هر موی من ز زلف تو دارد شکایتی
    کو فرصتی که شرح غمت مو به مو کنند
    تا کی «وفایی» از غم لیلی وشان ترا
    مجنون صفت ز دشت جنون جستجو کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha