کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سینه دریای من و لشگر غم امواجم
    تیر‌باران بلا را هدف و آماجم
    به سر زلف تو سوگند که فرقی نکند
    تیغ بر فرق زنی یا بفرستی تاجم
    آن چنان عشق تو دارد، به رگ جان پیوند
    که زدل می نرود، گر ببرند اوداجم
    ای که در کشور دلها سر تاراج تراست
    به نگاهی دل و جان یکسره کن تاراجم
    به سر کوی تو گشتم ز وفا خاک نشین
    بود این خاک نشینی به درت معراجم
    شاد و خرّم نه چنانم به گدایی درت
    که شوم شاد دهند ار همه شاهان باجم
    به تو محتاج چنانم که اگر تا به ابد
    رفع حاجت بکنی باز همان محتاجم
    دوش در میکده‌ی عشق «وفایی» می‌گفت
    دارم امّید کز این در نکنند اخراجم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha