کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی علاقه که با تار زلف یار ببستم
    که از علاقه به زلفش بسی علاقه گسستم
    به پیش خلق شدم متّهم به زهد و کرامت
    قسم به باده که زاهد نیم خدای پرستم
    زاهل میکده دارم امید آنکه پیاپی
    دهند و باز ستانند، هی پیاله ز دستم
    زیُمن همّت ساقی که داد از آن می باقی
    زهر پیاله خمار دگر پیاله شکستم
    ز شیخ و پیر مغان هر دو رو سفیدم از آنرو
    که توبه یی ننمودم که توبه یی نشکستم
    ببستی و بشکستی هزار عهد، ولی من
    درست بر سر پیمان و عهد روز الستم
    خیال چشم ترا، بسکه در نظر بگرفتم
    چو چشم شوخ تو اکنون نه هوشیار و نه مستم
    گرفتم آنکه نگیری مرا به هیچ گناهی
    همین گناه مرا بس که با وجود تو هستم
    به کنج میکده خوش می سرود دوش «وفایی»
    جز اینکه باده پرستم زهر خیال برستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha