کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفیقان که هستند پیش توجمع

    چو پروانه هائی که بر دور شمع

    همه در پی اخذ مال تواند

    پی کندن پرو بال تواند

    تو راکاسه بینند تا پر می است

    بگویندت این از نژاد کی است

    تو راکیسه دانند تا پر زر است

    بگویندت این زاده قیصر است

    گرت کاسه وکیسه خالی شود

    به توحالت جمله حالی شود

    به تو آنکه میگفت هستم غلام

    تو را چون ببیند نگوید سلام

    ندیده است گوئی تو را تاکنون

    دلت را نماید ز غم غرق خون

    گر از درد وغم جان سلامت کنی

    نشینی و برخود ملامت کنی

    پشیمان شوی بس ز کردار خود

    ببینی چو بی مهری از یار خود

    رفیقی اگر هست سیم وزر است

    بجز سیم وزر جمله دردسر است

    رهاند تو را از غم احتیاج

    که بدهد به کارت زهر سر رواج

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha