کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا ز خمخانه یکی دست بحمدانم برد
    دید چیزی بگرانسنگی چون ماهوی گرد
    هر رگی از وی برخاسته چون نیزه گیو
    سر او همچو سر گرزکی و رستم گرد
    آنچنان . . . ایر که در . . . ون خری بفشردم
    نتوانست خر از درد همی تیز فشرد
    مزد کردم پسری موی ستر را یکروز
    نتوانست بدو هفته ازو موی سترد
    با همین پیش من، آن گنده دشوار پسند
    گفت کاین . . . ایر تو بسیار حقیر آمد و خرد
    وای بر . . . ایر تو ای میره که از بهر تو را
    آب من بردی و وی آب تو هم خواهد برد
    ماندم از شرم چو خر بر یخ و گفت از خجلی
    کای خر آنکس که ترا . . . اد بیفتاد و بمرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha