و اغلب اوقات آن است که دروغ گفتن، باعث رسوایی و فضیحت، و بازماندن از مقاصد و مطالب می گردد و عزت آدمی تمام می گردد.
حسین چون اشتیاق سلطان یعقوب را به کلیات جامی شنیده بود جواب داد که بنده را در راه، مصاحبی بود که در هر منزل به آن مشغول بودم و به آن جهت ملالت پیرامون خاطرم نمی گذشت.
سلطان از حقیقت، استفسار نمود، جناب امیر گفت که: کلیات مولانا جامی که حضرت سلطان هدیه به جهت سرکار پادشاه فرستاد چون اندک ملالتی رخ می نمود به مطالعه آن مشغول بودم پادشاه از وفور اشتیاق فرمود: بگو بروند و کلیات را بیاورند امیر حسین کسی را فرستاد آن مجلد را آوردند چون گشودند معلوم شد که «فتوحات مکی» است نه «کلیات جامی» و در عرض راه مطلقا مطالعه کلیات جامی اتفاق نیفتاده و به این سبب، امیر، منفعل و شرمسار، و از درجه اعتبار افتاد بلی: بجز راستی هر چه باشد خطاست.
و از جمله اسباب رسوایی دروغگو، آن است که: خدای تعالی فراموشی را به او مسلط ساخته و به این جهت دروغی را که می گوید فراموش می کند و خلاف آن را می گوید و رسوا می شود.
حضرت امام جفعر صادق علیه السلام فرمود که: «از جمله چیزهایی که خدای تعالی بر دروغگو گماشته است نسیان است» و از این جهت، مشهور شده است که دروغگو حافظه ندارد.
و بعد از ملاحظه اینها، در فواید ضد کذب، که صدق باشد تأمل کنی و بعد از این، اگر دشمن خود نباشی در هر سخنی که می گویی ابتدا تدبر و تفکر کنی تا دروغی در آن نباشد و از همنشینی فساق و دروغگویان، اجتناب کنی تا راستگوئی ملکه تو گردد.