و مخفی نماند که بعضی از علما گفته اند که توبه نیست، مگر از همه گناهان پس نمی شود که از بعضی گناهان توبه کند و از بعضی نکند و حق چنانچه والد ماجد حقیر در جامع السعادات تصریح فرموده آن است که صحیح است توبه کردن از بعضی گناهان دون بعضی به شرطی که از یک نوع نباشد مثل اینکه از گناهان کبیره توبه کند نه از صغیره یا از حق الناس توبه کند و نه از حق الله یا از قتل مسلمین توبه کند و بس یا از زنای تنها توبه کند یا از شرب خمر تنها، یا غیبت تنها و همچنین در این وقت، گناه آنچه از آن توبه کرده از او ساقط می شود و توبه اکثر توبه کنندگان از این قبیل است.
و لیکن توبه از بعضی گناه دون بعضی دیگر که از آن نوع باشند معنی ندارد و صحیح نیست مثل اینکه توبه کند که مال حرام نخورد، اما از گوشت حرام مضایقه نکند یا توبه کند که غیبت زید را نکند، اما از غیبت دیگران مضایقه نکند یا زنا به فلان زن نکند و امثال اینها.
بدان که توبه که جامع شرایط بوده باشد در درگاه الهی مقبول است به اجماع جمیع علما و تصریح آیات و اخبار.
خدای تعالی می فرماید: «و هو الذی یقبل التوبه عن عباده» یعنی «خدا آنچنان کسی است که توبه بندگان را قبول می فرماید» و می فرماید: «و من یعمل سوءا او یظلم نفسه ثم یستغفر الله یجد الله غفورا رحیما» یعنی «هر که عمل بدی کند یا ظلم به نفس خود کند پس توبه کند و طلب آمرزش از خدا نماید می یابد خدا را آمرزنده و رحم کننده» و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «هرگاه این قدر گناه بکنید که تا آسمان برسد پس پشیمان شوید خدا توبه شما را قبول می نماید» و نیز از آن حضرت مروی است که «پشیمانی، کفاره گناهان است» و نیز از آن حضرت مروی است که «هر که یکسال پیش از مردن، توبه کند حق تعالی توبه او را قبول می کند پس فرمود: سال، زیاد است هر که یک ماه پیش از مردن توبه کند خدای تعالی توبه او را قبول می فرماید و بعد از آن فرموده: ماه زیاد است هر که یک هفته قبل از مردن توبه کند خدا توبه او را قبول می فرماید: پس فرمود که هفته نیز بسیار است هر که یک روز قبل از وفات، تائب باشد توبه او قبول می شود پس فرمود که روز نیز زیاد است هر که توبه کند پیش از آنکه مرگ گلوی او را بگیرد و مرگ را معاینه ببیند خدای تعالی توبه او را قبول می فرماید» و حضرت امام باقر علیه السلام به محمد بن مسلم فرمود که مومن هرگاه توبه کند گناهان او آمرزیده است پس بعد از توبه و آمرزش، عمل را از سرگیرد و آگاه باشید، به خدا قسم که توبه نیست مگر از برای اهل ایمان محمد بن مسلم عرض کرد که اگر بعد از توبه عود به گناه کند و باز توبه کند حال او چگونه است؟ حضرت فرمود: ای پسر مسلم آیا چنان می بینی که بنده مومن از گناه نادم شود و از خدا طلب آمرزش نماید و خدا توبه او را قبول نکند؟ عرض کرد که مکرر چنین می کند، یعنی گناه می کند و توبه می نماید؟ فرمود: مومن هر وقت عود به استغفار و توبه کند خدا عود به آمرزش می نماید بدرستی که خدای تعالی آمرزنده و رحیم است و توبه را قبول می کند و گناهان را عفو می فرماید» مروی است که «حضرت آدم علیه السلام عرض کرد که پروردگارا شیطان را بر من مسلط ساختی و او را در عروق بدن من جای دادی، در عوض آن چیزی به من عطا فرمای خطاب رسید که ای آدم از برای تو این را قرار دادم که هر یک از ذریه تو که قصد معصیتی کند و آن را مرتکب نشود چیزی بر آنها نوشته نمی شود و چون مرتکب آن گردد یک گناه بر او نوشته می شود و اگر قصد طاعتی کند و آن را نکند یک حسنه از برای او ثبت می شود و اگر بکند ده حسنه از برای او نوشته می شود آدم عرض کرد که پروردگارا زیاد کن خطاب رسید که اگر ایشان گناهی کند و استغفار کند او را می آمرزم آدم علیه السلام عرض کرد: الهی زیادتر کن فرمود که توبه را از برای ایشان قرار داده ام تا نفس ایشان باقی است آدم عرض کرد که این قدر مرا کافی است» و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که «مردی گناه می کند و خدا به جهت آن گناه او را داخل بهشت می کند راوی می گوید که عرض کردم: به جهت گناه داخل بهشت می شود؟ فرمود: بلی گناه می کند پس همیشه از آن گناه خود ترسناک است و نفس خود را دشمن دارد، به این جهت خدا او را به بهشت می برد» و فرمود که «بنده مومن چون گناه کند هفت ساعت خدا او را مهلت می دهد، اگر استغفار کرد چیزی بر او نوشته نمی شود و اگر هفت ساعت گذشت و توبه و استغفار نکرد یک گناه بر او نوشته می شود» و نیز از آن حضرت مروی است که «هیچ مومنی نیست که در شبانه روزی چهل گناه کبیره کند پس پشیمان شود و بگوید: «استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم بدیع السموات و الارض ذوالجلال و الاکرام و اسئله ان یصلی علی محمد و آل محمد و ان یتوب علی» مگر آنکه خدای آن گناهان را بیامرزد پس فرمود که هیچ خوفی نیست بر کسی که شبانه روزی زیاده از چهل گناه کبیره مرتکب شود».
و در اسرائیلیات وارد شده است که «جوانی بیست سال عبادت کرد بعد از آن عاصی شد و بیست سال معصیت خدا را نمود، روزی در آینه نظر کرد دید علامت پیری در موی او ظاهر شده، آهی از دل برکشید و گفت: خداوندا بیست سال اطاعت تو کردم و بیست سال معصیت تو نمودم نمی دانم اگر بازگشت به سوی تو نمایم قبول می کنی؟ ناگاه شنید که قائلی می گوید که تو ما را قبول کردی ما نیز تو را قبول کردیم پس دست از ما برداشتی ما هم دست از تو برداشتیم و عصیان ما را ورزیدی تو را مهلت دادیم و اگر باز به سوی ما آیی تو را قبول می کنیم».
و بالجمله شکی نیست که این درگاه، درگاه ناامیدی نیست و هر که رو به آنجا آورد او را قبول می کند.
هر که در این خانه شبی داد کرد
خانه فردای خود آباد کرد
منقول است در بصره زنی بود «شعوانه» نام که مجلسی از فسق و فجور منعقد نمی شد در بصره که از وی خالی باشد روزی با جمعی از کنیزان خود در کوچه های بصره می گذشت به در خانه ای رسیدند که از آن افغان و خروش بلند بود گفت: سبحان الله در این خانه عجب مصیبت و غوغایی است کنیزی را به اندرون فرستاد از برای استعلام از حقیقت حال، آن کنیز رفت و معاودت نکرد و کنیزی دیگر را فرستاد آن نیز رفت و نیامد دیگری را فرستاد و به او تأکید نمود که زود معاودت کن کنیز رفت و برگشت و گفت: ای خاتون این غوغای مردگان نیست، ماتم زندگان است این ماتم بدکاران و عاصیان و نامه سیاهان است شعوانه که این را بشنید گفت: آه، بروم و ببینم که در این خانه چه خبر است چون به اندرون رفت دید واعظی در آنجا نشسته و جمعی در دور او فراهم آمده ایشان را موعظه می کند و از عذاب خدا می ترساند و ایشان همگی به گریه و زاری مشغولند و در حینی رسید که واعظ تفسیر این آیه می کرد که «اذا رأتهم من مکان بعید سمعوا لها تغیظا و زفیرا و اذا منها مکانا ضیقا مقرنین دعوا هنالک ثبورا» یعنی در روز قیامت چون دوزخ، عاصیان را ببین در غریدن آید و عاصیان در لرزیدن آیند و چون عاصیان را در دوزخ افکنند در مقام تنگ و تاریک و زنجیرهای آتشین به یکدیگر باز بسته فریاد واویلا برآوردند مالک جهنم به ایشان گوید: زود به فریاد آمدید بسا فریاد و فغان که بعد از این از شما صادر خواهد شد» شعوانه چون این را شنید بسیار در وی اثر کرد و گفت: ای شیخ من یکی از روسیاهان درگاهم آیا اگر توبه کنم حق مرا می آمرزد؟ گفت: البته اگر توبه کنی خدای تعالی تو را می آمرزد اگر چه گناه تو مثل گناه شعوانه باشد گفت: ای شیخ شعوانه منم و توبه کنم که من بعد گناه نکنم آن واعظ گفت: خدای تعالی ارحم الراحمین است و البته اگر توبه کنی آمرزیده شوی پس شعوانه توبه کرد و بندگان و کنیزان خود را آزاد کرد و به صومعه رفت و مشغول عبادت پروردگار شد و دایم در ریاضت مشغول بود، به نحوی که بدنش گداخته شد و به نهایت ضعف و نقاهت رسید روزی در بدن خود نگریست، خود را بسیار ضعیف و نحیف دید گفت: آه آه، در دنیا به این نحو گداخته شدم و نمی دانم در آخرت حالم چون خواهد بود؟ ندایی به گوش او رسید که دل خوش دار و ملازم درگاه ما باش تا روز قیامت ببینی حال تو چون خواهد بود».
نیامد بدین در کسی عذر خواه
که سیل ندامت نشستش گناه
چه شبهه در اینکه هر که ملازم درگاه او باشد و از خوف او ترک معاصی کند در روز قیامت رحمت الهی او را فرو می گیرد و به درجات عالیه و مراتب متعالیه می رسد.
و نیز نقل است که «مردی بود که جمیع عمر خود را در معصیت به سر برده بود و در مدت عمر خود هرگز خیری از او صادر نشده و اصلا از هیچ معصیتی اندیشه نمی کرد و صلحای عصر و اتقیای روزگارش از او دوری جستندی و از او نفرت کردندی ناگاه موکل قضا دست بر دامن عمرش دراز کرده ملک الموت آهنگ قبض روحش نمود چون یقین به مرگ کرد و یافت که وقت رحلتش رسیده نظر در جراید اعمال خود کرد آن را از اعمال صالحه خالی دید و خطی که رقم رجایی داشته باشد ندید و به هر جویبار عمل خود نگریست، شاخی که دست امید در آن توان زد نیافت عاجزوار آهی از دل بی قرار برکشید و بی اختیار گفت: «یا من له الدنیا و الآخره ارحم لمن لیس له الدنیا و الآخره» یعنی «ای آنکه دنیا و آخرت از توست، رحم کن بر حال کسی که نه دنیا دارد و نه آخرت» این کلمه به گفت و جان داد اهل شهر بر فوت او شاد شدند و از مردنش فرحناک گشتند و او را در مزبله ای انداختند و خس و خاشاک بر او ریختند و آن موضع را از خاک پر کردند شب یکی از بزرگان را در خواب نمودند که فلان درگذشت و او را در مزبله انداختند برخیز و او را از آنجا بردار و غسل ده و کفن کن و بر او نماز کن و او را در مقبره صلحا و اتقیا دفن کن گفت: خداوندا او بد عمل بود و در میان خلق به بدکاری و بدنامی مشهور بود چه چیز به درگاه کبریا آورد که مستحق کرامت و بخشش گردید؟ خطاب آمد که چون به حال نزع رسید در جراید اعمال خود نظر کرد و بجز خطا و معاصی چیزی ندید لهذا مفلس وار به درگاه ما بنالید و عاجزوار به بارگاه ما نظر کرد و دست در دامن فضل ما زد لهذا به بیچارگی و عجز او رحمت کردیم و گناهان او را از نظر پوشیدیم و از عذاب الیمش نجات دادیم و به نعیم مقیمش رساندیم».
ای یک دله صد دله دل یک دله کن
مهر دگران را ز دل خود یله کن
یک صبح به اخلاص بیا بر در ما
برناید اگر کام تو از ما گله کن