یکی دوستی را که زمانها ندیده بود گفت: کجایی که مشتاق بودهام؟
آخر کم از آن که سیر بینند
شاهد که با رفیقان آید، به جفا کردن آمده است؛ به حکم آنکه از غیرت و مضادّت خالی نباشد.
اِذا جِئتَنی فی رِفقَةٍ لِتَزورَنی
وَ اِن جِئتَ فی صلحٍ فَأنتَ مُحارِبٍ
به یک نفس که بر آمیخت یار با اغیار
بسی نماند که غیرت وجود من بکشد
به خنده گفت که من شمع جمعم ای سعدی
مرا از آن چه که پروانه خویشتن بکشد