کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیامد چو دیگر کسی رزمجوی
    شهنشه به قلب سپه کرد روی
    دگر باره شور قیامت بخاست
    غو الحذر از سپه گشت راست
    بدیشان زهر جوهر ذوالفقار
    عیان شد یکی دوزخی شعله بار
    سر و خود مردان پرخاشجوی
    به زیر سم باره غلطان چو گوی
    ز بس ریخت بر روی هم کشته ها
    زمین گشت از کشته ها پشته ها
    چنان گرد بگرفت روی هوا
    که کردی ره گوش را گم نوا
    تن جنگیان زیر رخت نبرد
    بلرزید چون شاخ از باد سرد
    پدر دل ببرید از مهر پور
    تن نامداران همی جست گور
    به هر سو که می کرد آهنگ شاه
    بجستی سوار از پیاده پناه
    عمر و برخروشید و گفتا: زنید
    زهر سو بدو تیغ و خنجر نهید
    که او یک تن است و شما بی شمار
    به یکدم برآرید از وی دمار
    زهر سو به شه گشت پران خدنگ
    برو جوشنش گشت یاقوت رنگ
    نکرد ایچ پروا زشمشیر و تیر
    همی راند برخونشان بادگیر
    ز نیروی آن شاه یزدان پرست
    دگر باره آمد بدیشان شکست
    پراکنده گشتند یکسر به دشت
    شهنشاه بر جای خود بازگشت
    بن نیزه را کوفت برچشم خاک
    برآن تکیه زد با تنی چاک چاک
    ز پر خدنگ آن شه بی همال
    تو گفتی عقابی است پر پر وبال
    چو دوناودان از دو چشم رکاب
    همی ریخت خونش به روی تراب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha