کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیامد در آن لحظه با اشک وآه
    نوان شهربانو به نزدیک شاه
    بیازید بر دامن شاه چنگ
    ز خون مژه خاک را کرده رنگ
    همی گفت زار ای پناه زمن
    مه چرخ دین پادشاه زمن
    پس از تو مرا کیست فریاد رس؟
    عزیزت ندارد در این دشت کس
    ندارم دگر با اسیری شکیب
    کزین پیش دیدستم از وی نهیب
    به جان علی پور بیمار من
    ببخشای بر حالت زار من
    ببر زین دیارم به جای دگر
    به اعجاز ای شاه پیروزگر
    بدو گفت شاهنشه ای جفت پاک
    مدار از اسیری به دل هیچ باک
    نباشد کسی را به تو دسترس
    تو را یار پروردگار است و بس
    چو من کشته گشتم به تیغ سپاه
    بیاید سمندم سوی خیمه گاه
    ستامش زخونم شده لعل رنگ
    نگون از برش زین بگسسته تنگ
    تو کن استوار آن نگونسار زین
    بکش تنگ و برکوهه ی او نشین
    عنان را بدان باد پیما گذار
    به جایی که خواهی شود رهسپار
    به همراه تو من عنان در عنان
    به تن گر نیایم بیایم به جان
    بود یاور و یار تو کردگار
    برو زی سرا پرده و غم مدار
    چو از کار بدرود اهل حرم
    بپرداخت آن پادشاه امم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha