کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شنیدم که یک هفته ابن‌السبیل

    نیامد به مهمانسرای خلیل

    ز فرخنده خویی نخوردی بگاه

    مگر بینوایی در آید ز راه

    برون رفت و هر جانبی بنگرید

    بر اطراف وادی نگه کرد و دید

    به تنها یکی در بیابان چو بید

    سر و مویش از گرد پیری سپید

    به دلداریش مرحبایی بگفت

    به رسم کریمان صلایی بگفت

    که ای چشمهای مرا مردمک

    یکی مردمی کن به نان و نمک

    نعم گفت و برجست و برداشت گام

    که دانست خلقش، علیه‌السلام

    رقیبان مهمانسرای خلیل

    به عزت نشاندند پیر ذلیل

    بفرمود و ترتیب کردند خوان

    نشستند بر هر طرف همگنان

    چو بسم الله آغاز کردند جمع

    نیامد ز پیرش حدیثی به سمع

    چنین گفتش: ای پیر دیرینه روز

    چو پیران نمی‌بینمت صدق و سوز

    نه شرط است وقتی که روزی خوری

    که نام خداوند روزی بری؟

    بگفتا نگیرم طریقی به دست

    که نشنیدم از پیر آذرپرست

    بدانست پیغمبر نیک فال

    که گبر است پیر تبه بوده حال

    به خواری براندش چو بیگانه دید

    که منکر بود پیش پاکان پلید

    سروش آمد از کردگار جلیل

    به هیبت ملامت کنان کای خلیل

    منش داده صد سال روزی و جان

    تو را نفرت آمد از او یک زمان

    گر او می‌برد پیش آتش سجود

    تو وا پس چرا می‌بری دست جود؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha