کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای همه ساله زخوی تو دل سلطان شاد

    دل سلطان همه سال از خوی تو شادان باد

    با علی خیزد هر کز تو بیاموزد علم

    با عمر خیزد هر کز تو بیاموزد داد

    زانکه استاد تو اندر همه کاری پدرست

    چون پدر گشتی اندر همه کاری استاد

    کیست کز نعمت زر تو و از بخشش تو

    کار ویران شده خویش نکردست آباد

    خوی نیکوی تو بر ما در اندوه ببست

    در اندوه ببست و در شادی بگشاد

    مر مرا باری از بخشش پیوسته تو

    نشناسند همی خانه ز کرخ بغداد

    لعبتان دارم شیرین سخن و رومی روی

    مرکبان دارم ختلی گهر و تازی زاد

    همه نیکویی دارم بکف از دو کف تو

    بس نکویی که مرا بود از آن دو کف راد

    روی آن جاه و بزرگی که ز تو یافته ام

    زان قبا خواهم کردن که مرا خواهی داد

    من قبای تو نه از بی ادبی خواسته ام

    وین سخن نیز نه از بی ادبی کردم یاد

    نه همی گویم چیزی کن کان خلق نکرد

    نه همی گویم رسمی نه کان کس ننهاد

    پدر تو ملک مشرق و سلطان جهان

    دل و جانم را کرده ست بدینمعنی شاد

    تو همان کن که پدر کرد که مداحانرا

    آنچه داده ست مرآنرا ببزرگی بدهاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha