به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمطالع شمارهٔ ۱۰۴: بی خبر از غفلت خویش است تا جان در تن است

1400عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بی خبر از غفلت خویش است تا جان در تن است

پای خواب آلود بیدارست تا در دامن است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1 شمارهٔ ۱۰۳: شانه با صد دست از بست و گشادش در ...2 شمارهٔ ۱۰۴: بی خبر از غفلت خویش است تا جان د ...3 شمارهٔ ۱۰۵: عمر را بر باد دادن تن به صحبت دا ...4 شمارهٔ ۱۰۶: آتشین رویی که داغ ما گلی از باغ ...5 شمارهٔ ۱۰۷: حاصل دنیا و بال جان فارغبال توست ...6 شمارهٔ ۱۰۸: کاکل او دام در راه صبا انداخته ا ...7 شمارهٔ ۱۰۹: یوسف از بی مهری اخوان به چاه افت ...8 شمارهٔ ۱۱۰: تا دل از دستم شراب ارغوانی برده ...9 شمارهٔ ۱۱۱: کی نسیم صبحدم با غنچه گل کرده اس ...10 شمارهٔ ۱۱۲: بس که بر آن پیکر سیمین قبا چسبید ...11 شمارهٔ ۱۱۳: تا دل بی تاب من گرم طلب گردیده ا ...12 شمارهٔ ۱۱۴: هر که با بی نسبتان گردد طرف، دیو ...13 شمارهٔ ۱۱۵: بی حیا گر غوطه در گوهر زند بی ما ...14 شمارهٔ ۱۱۶: آب حیوان با لب لعل تو خون مرده ا ...15 شمارهٔ ۱۱۷: نغمه شیرین در مذاقم بی شراب تلخ ...16 شمارهٔ ۱۱۸: دل به صحبت ذوق خلوت دیده را در ب ...17 شمارهٔ ۱۱۹: جز حریم دل کز آب و گل در او آثار ...18 شمارهٔ ۱۲۰: گوش ناقص طینتان را پرده انصاف نی ...19 شمارهٔ ۱۲۱: در چمن چون باغدار لاله گون خود گ ...20 شمارهٔ ۱۲۲: بعد سالی در گلستان جلوه ای گل کر ...21 شمارهٔ ۱۲۳: از دعا در صبح کام دل توان آسان گ ...22 شمارهٔ ۱۲۴: خبرها می دهد از می پرستی رنگ غما ...23 شمارهٔ ۱۲۵: مرا در چاه چون یوسف وطن از مکر ا ...24 شمارهٔ ۱۲۶: غرض از خوردن می مستی بالادست است ...25 شمارهٔ ۱۲۷: ناله نی حدی قافله ارواح است 26 شمارهٔ ۱۲۸: پیر را قامت خم سوی عدم راهبرست 27 شمارهٔ ۱۲۹: (در خموشی لب من چهره گشای رازست 28 شمارهٔ ۱۳۰: چشم مینا ز سیه بختی ما خونریزست 29 شمارهٔ ۱۳۱: بس که با سنگ ز سختی دل من یکرنگ ...30 شمارهٔ ۱۳۲: هر سر موی تو در کاوش دل مژگان اس ...31 شمارهٔ ۱۳۳: تا ز می چهره گلرنگ تو افروخته اس ...32 شمارهٔ ۱۳۴: تا چمن را قد و رخسار تو آراسته ا ...33 شمارهٔ ۱۳۵: رگ جان من و آن زلف به هم پیوسته ...34 شمارهٔ ۱۳۶: دل دگربار در آن زلف دو تا افتاده ...35 شمارهٔ ۱۳۷: از رگ ابر هوا دسته سنبل شده است 36 شمارهٔ ۱۳۸: باز سرمشق جنونم خط نازک رقمی است ...37 شمارهٔ ۱۳۹: هر چه جز حیرت دیدار بود نادانی ا ...38 شمارهٔ ۱۴۰: گر چه رخسار ترا آب طراوت کم نیست ...39 شمارهٔ ۱۴۱: عشق را چشم به سامان تن آسانی نیس ...40 شمارهٔ ۱۴۲: از سرانجام عمارت خوشی از دلها رف ...41 شمارهٔ ۱۴۳: به گریه جوهر بینش ز دیده ما ریخت ...42 شمارهٔ ۱۴۴: چه غم اگر تهی از باده جام و شیشه ...43 شمارهٔ ۱۴۵: چنان که مهر خموشی سپند آفتهاست 44 شمارهٔ ۱۴۶: دلم ربوده خط شکسته بسته اوست 45 شمارهٔ ۱۴۷: چه سود ازین که کتبخانه جهان از ت ...46 شمارهٔ ۱۴۸: دلیل راه توکل امید کوتاه است 47 شمارهٔ ۱۴۹: خموش هر که شد از قیل و قال وارست ...48 شمارهٔ ۱۵۰: پلنگ اگر چه ز خشم آتش فروخته ای ...49 شمارهٔ ۱۵۱: هزار رنگ بلا در خمار میخواری است ...50 شمارهٔ ۱۵۲: گل سر سبد روزگار، خوش خویی است 51 شمارهٔ ۱۵۳: چه شد که مجلس ما را ز شمع زیور ن ...52 شمارهٔ ۱۵۴: به زور خرده جان را نگاه نتوان دا ...53 شمارهٔ ۱۵۵: یعقوب از فروغ جمال تو چشم باخت 54 شمارهٔ ۱۵۶: جایی مرو نخوانده که گر خانه خداس ...55 شمارهٔ ۱۵۷: ابر سیاه حامل باران رحمت است 56 شمارهٔ ۱۵۸: با قبله طاق ابروی او را چه نسبت ...57 شمارهٔ ۱۵۹: موی سفید ریشه آه ندامت است 58 شمارهٔ ۱۶۰: ای شانه زلف و کاکل دلدار نازک اس ...59 شمارهٔ ۱۶۱: موی سفید صبحدم جان غافل است 60 شمارهٔ ۱۶۲: چندان که خار در پی آزار بلبل است ...61 شمارهٔ ۱۶۳: این شور در جهان نه از افلاک و ان ...62 شمارهٔ ۱۶۴: دیدار یار در گره چشم بستن است 63 شمارهٔ ۱۶۵: درمان درد هجر ز جان دست شستن است ...64 شمارهٔ ۱۶۶: شکرفروش مصر حلاوت زبان توست 65 شمارهٔ ۱۶۷: خال است این که بر لب او چشم دوخت ...66 شمارهٔ ۱۶۸: چشمم ز پهلوی دل دیوانه پر شده اس ...67 شمارهٔ ۱۶۹: نی انجمن فروز شراب شبانه است 68 شمارهٔ ۱۷۰: ز پیری حاصل من مد آه است 69 شمارهٔ ۱۷۱: ظرافت آتش افروز جدایی است 70 شمارهٔ ۱۷۲: در چمن روزگار فال شکفتن خطاست 71 شمارهٔ ۱۷۳: حسن را با عشق شان دیگرست 72 شمارهٔ ۱۷۴: عشق هر چند مجازی است خوش است 73 شمارهٔ ۱۷۵: حسن در دوستی یگانه خوش است 74 شمارهٔ ۱۷۶: عالمی را لعل او مست از شراب ناب ...75 شمارهٔ ۱۷۷: از تراش آن خط مشکین جلوه زان رخس ...76 شمارهٔ ۱۷۸: منع ما کی می توان از دستبوس امرو ...77 شمارهٔ ۱۷۹: از حیا نتوان به چشم او نگاه تیز ...78 شمارهٔ ۱۸۰: ذات حق را چون توان در این جهان ا ...79 شمارهٔ ۱۸۱: دانه خال تو خون از چشم صیاد آورد ...80 شمارهٔ ۱۸۲: عالمی از منع زینت خرم و دلشاد شد ...81 شمارهٔ ۱۸۳: خلقی از گفتار بی کردار من هشیار ...82 شمارهٔ ۱۸۴: بی تائمل هر که در محفل سخن پرداز ...83 شمارهٔ ۱۸۵: خرد دانست آن که جرم خویش را بیچا ...84 شمارهٔ ۱۸۶: تازه رو زخم کهن از زخم های تازه ...85 شمارهٔ ۱۸۷: داستان عمر طی شد حرف او آخر نشد 86 شمارهٔ ۱۸۸: تا مسیحا رفت از عالم دل خرم نمان ...87 شمارهٔ ۱۸۹: ساده لوحانی که رو در کنج عزلت کر ...88 شمارهٔ ۱۹۰: تا نقاب از رخ برافکنده است در مش ...89 شمارهٔ ۱۹۱: غیرت خسرو چو خواهد رشک فرمایی کن ...90 شمارهٔ ۱۹۲: در دل معشوق جای خود ادب وا می کن ...91 شمارهٔ ۱۹۳: آن که لب باز از سر رغبت به غیبت ...92شمارهٔ ۱۹۴: میکشان را باده گلرنگ خندان می کند ...93 شمارهٔ ۱۹۵: تکیه گاه خلق، لطف حق تعالی بس بو ...94 شمارهٔ ۱۹۶: دور ساغر بی هوای ابر پا در گل بو ...95 شمارهٔ ۱۹۷: در بساط آسمان خشک، همت کم بود 96 شمارهٔ ۱۹۸: حاصل جمعیت عالم پریشانی بود 97 شمارهٔ ۱۹۹: بخت با ما بر خلاف راه مقصد می رو ...98 شمارهٔ ۲۰۰: دیده هر کس که از اشک ندامت تر شو ...99 شمارهٔ ۲۰۱: هر که گرداند ز دنیا روی، از مردا ...100 شمارهٔ ۲۰۲: فیض روشن گوهران از ارتحال افزون ...101 شمارهٔ ۲۰۳: از شراب لاله گون همت دوبالا می ش ...102 شمارهٔ ۲۰۴: حسن خط از حلقه گشتن ها زیادت می ...103 شمارهٔ ۲۰۵: در وجود ما شراب تلخ باطل می شود 104 شمارهٔ ۲۰۶: عمر اهل دولت از احسان دو چندان م ...105 شمارهٔ ۲۰۷: آسمان افتادگان را غمگساری می شود 106 شمارهٔ ۲۰۸: خون می را از عروق تاک می باید کش ...107 شمارهٔ ۲۰۹: ساغر می را به دست می پرست ما دهی ...108 شمارهٔ ۲۱۰: کجا چشم بد از دود سپندم در گزند ...109 شمارهٔ ۲۱۱: به جز دندان کز آب زندگی چون آسیا ...110 شمارهٔ ۲۱۲: به عادت هر کجا زهری است شیرین چو ...111 شمارهٔ ۲۱۳: چنین از می گر آن سیب زنخدان لاله ...112 شمارهٔ ۲۱۴: طریق کفر و دین در شاهراه دل یکی ...113 شمارهٔ ۲۱۵: ز پرگویی دهان هرزه گویان باز می ...114 شمارهٔ ۲۱۶: دلی دارم که از یاد طرب غمناک می ...115 شمارهٔ ۲۱۷: به هر کس آسمان شد مهربان بیچاره ...116 شمارهٔ ۲۱۸: غم روی زمین ما را غبار دل نمی گر ...117 شمارهٔ ۲۱۹: به می خشکی ز طبع زاهدان زایل نمی ...118 شمارهٔ ۲۲۰: ز نخل خشک مریم این رطب بر خاک می ...119 شمارهٔ ۲۲۱: ز بس اندیشه سرو از قامت آن دلربا ...120 شمارهٔ ۲۲۲: مرا از شکر نه کفران نعمت بسته لب ...121 شمارهٔ ۲۲۳: شود خونریزتر حسنی که عاشق بیشتر ...122 شمارهٔ ۲۲۴: که جز من می تواند تا مرا گرم سخن ...123 شمارهٔ ۲۲۵: به ظاهر چین در ابرو گرچه آن نازآ ...124 شمارهٔ ۲۲۶: نهان در پرده هر موی من آه آتشین ...125 شمارهٔ ۲۲۷: به هر رنگی که باشد دل، همان صورت ...126 شمارهٔ ۲۲۸: که دارم غیر خط تا از رخ او داد م ...127 شمارهٔ ۲۲۹: من آن سیلم که منزل پیش راه من نم ...128 شمارهٔ ۲۳۰: به ماتم هر که کام خود ز افغان تل ...129 شمارهٔ ۲۳۱: سیه مستان غفلت را فلک هشیار می س ...130 شمارهٔ ۲۳۲: آب حیات آتش رخساره ها می است 131 شمارهٔ ۲۳۳: حسنت هلال را به سر آسمان شکست 132 شمارهٔ ۲۳۴: رخسار او مقید زلف بلند نیست 133 شمارهٔ ۲۳۵: ما را شکایت از سخن تلخ یار نیست 134 شمارهٔ ۲۳۶: ما را کنار و بوس توقع ز یار نیست ...135 شمارهٔ ۲۳۷: در گریه بی رخت مژه را اختیار نیس ...136 شمارهٔ ۲۳۸: عمر عزیز قابل سوز و گداز نیست 137 شمارهٔ ۲۳۹: گفتی نمی توان ز لب دلستان گذشت 138 شمارهٔ ۲۴۰: از داغ تازگی جگر پاره پاره یافت 139 شمارهٔ ۲۴۱: از روی عرقناک تو خورشید کباب است ...140 شمارهٔ ۲۴۲: از پرده شرم تو دلم داغ و کباب اس ...141 شمارهٔ ۲۴۳: تنها نه همین با تو مرا روی نیازس ...142 شمارهٔ ۲۴۴: صد در صد آفاق، بیابان جنون است 143 شمارهٔ ۲۴۵: دایم دلم از دخل نفهمیده غمین است ...144 شمارهٔ ۲۴۶: با عشق تو اندیشه کونین گناه است 145 شمارهٔ ۲۴۷: هر قطره شبنم به چمن دانه ذکری اس ...146 شمارهٔ ۲۴۸: هر داغ درین لاله ستان خیمه لیلی ...147 شمارهٔ ۲۴۹: از رفتن گل صحن چمن نوحه سرایی اس ...148 شمارهٔ ۲۵۰: با خوی سرکش او آتش سخن پذیرست 149 شمارهٔ ۲۵۱: رنگ شراب دارد یاقوت درفشانت 150 شمارهٔ ۲۵۲: 151 شمارهٔ ۲۵۳: تواضع خصم بالادست را بی زور می س ...152 شمارهٔ ۲۵۴: دلم چون برگ بید از حرف بی هنگام ...153 شمارهٔ ۲۵۵: تبسم کن که جان باده لعلی قبا سوز ...154 شمارهٔ ۲۵۶: اگر مهر خموشی زان لب شیرین بیان ...155 شمارهٔ ۲۵۷: ز بس گفتار من از دل غبارآلود می ...156 شمارهٔ ۲۵۸: به تمکینی ز جای خویش آن طناز می ...157 شمارهٔ ۲۵۹: زخامی هر کبابی اشک خونین بر زمین ...158 شمارهٔ ۲۶۰: ز ماه روزه حسن آن پری پیکر دو چن ...159 شمارهٔ ۲۶۱: چه پروا عاشق بیتاب را از سوختن ب ...160 شمارهٔ ۲۶۲: بزرگان را به تعلیم کسی حاجت نمی ...161 شمارهٔ ۲۶۳: ز شهرت ناقص از کامل عیاران بیش م ...162 شمارهٔ ۲۶۴: دلی کز خامشی روشن شود مردن نمی د ...163 شمارهٔ ۲۶۵: ز بی دردی پر و بال طلب از کار می ...164 شمارهٔ ۲۶۶: مزن ای سرو با شمشاد او لاف از خر ...165 شمارهٔ ۲۶۷: نگردم چون سبو غافل ز حفظ آبروی خ ...166 شمارهٔ ۲۶۸: گریبان چاک در گلشن چو آن طناز می ...167 شمارهٔ ۲۶۹: ز ماه نوگشاد عقده دلها نمی آید 168 شمارهٔ ۲۷۰: به قلب خصم عاجز تاختن از ما نمی ...169 شمارهٔ ۲۷۱: به روی نرم، کار از اهل دنیا برنم ...170 شمارهٔ ۲۷۲: نشاط ظاهری دل را گره از کار نگشا ...171 شمارهٔ ۲۷۳: چون فروزان ز می آن آینه طلعت گرد ...172 شمارهٔ ۲۷۴: سر ما گرم ز زور می بی غش گردد 173 شمارهٔ ۲۷۵: صحبت مردم افسرده سکون می آرد 174 شمارهٔ ۲۷۶: صبح وصل است و مرا حال چنین می گذ ...175 شمارهٔ ۲۷۷: طفل محبوبم اگر رخ ز شراب افروزد 176 شمارهٔ ۲۷۸: بی تائمل به مقامی دل غافل نرسد 177 شمارهٔ ۲۷۹: از سفر با رخ افروخته جانان آمد 178 شمارهٔ ۲۸۰: اهل بازار ز زهاد به انصافترند 179 شمارهٔ ۲۸۱: پیش سایل چه ضرورست بپا برخیزند؟ 180 شمارهٔ ۲۸۲: گر مصور قلم از موی میان تو کند 181 شمارهٔ ۲۸۳: اول و آخر الله ازان آه بود 182 شمارهٔ ۲۸۴: از حیات آنچه ترا صرف به طاعات شو ...183 شمارهٔ ۲۸۵: حسن اگر بدرقه شعله آواز شود 184 شمارهٔ ۲۸۶: گر چنین جلوه گر آن سرو قباپوش شو ...185 شمارهٔ ۲۸۷: زود از خنده بی مغز دهن بسته شود 186 شمارهٔ ۲۸۸: یوسف از دیدن رخسار تو خودبین نشو ...187 شمارهٔ ۲۸۹: دل سودازده داغ تو به افسر ندهد 188 شمارهٔ ۲۹۰: گریه امروز به رنگ دگرم می آید 189 شمارهٔ ۲۹۱: کیست آن کس که نه بر حال مسافر گر ...190 شمارهٔ ۲۹۲: مدار خویش بزرگی که بر شراب نهاد 191 شمارهٔ ۲۹۳: خسیس باده چو نوشد خسیس تر گردد 192 شمارهٔ ۲۹۴: می مدام دل لاله را سیه دارد 193 شمارهٔ ۲۹۵: اگر نه اشک مرادست بر گلو گیرد 194 شمارهٔ ۲۹۶: همین ز می نه رخ بزم ها نگارین شد ...195 شمارهٔ ۲۹۷: ز آفتاب شود خشک خط چو تر باشد 196 شمارهٔ ۲۹۸: خدنگ بی غرضان را خطا نمی باشد 197 شمارهٔ ۲۹۹: ز پیچ و تاب در دل به ما فراز نشد ...198 شمارهٔ ۳۰۰: به روی لاله و گل هر که می نمی نو ...199 شمارهٔ ۳۰۱: پیاله ای به لبم چرخ آشنا نکند 200 شمارهٔ ۳۰۲: دلی که آب شد از عشق برقرار بود 201 شمارهٔ ۳۰۳: دل از رفیق گرانجان ز عمر سیر شود 202 شمارهٔ ۳۰۴: به دست من کمر نازک تو چون آید؟ 203 شمارهٔ ۳۰۵: اگر ز دست تهی، کام برنمی آید 204 شمارهٔ ۳۰۶: نخلی که سرکشی نکند پایمال باد! 205 شمارهٔ ۳۰۷: سیر شکوفه عقل مرا زیر دست کرد 206 شمارهٔ ۳۰۸: در گلشنی که حسن تو عارض جمال کرد ...207 شمارهٔ ۳۰۹: حسن از حجاب، غصه و تشویش می خورد ...208 شمارهٔ ۳۱۰: با جسم کس به عالم بالا نمی رسد 209 شمارهٔ ۳۱۱: دل از سفید گشتن مو ناامید شد 210 شمارهٔ ۳۱۲: حسن تو زیردست خط مشکبار شد 211 شمارهٔ ۳۱۳: غلیان ز دودمان وجود آشکار شد 212 شمارهٔ ۳۱۴: از اختیار دم دل گمراه می زند 213 شمارهٔ ۳۱۵: گر چه در ظاهر به زه دارم کمان اخ ...214 شمارهٔ ۳۱۶: تیشه من چون زند دامان جرائت بر ک ...215 شمارهٔ ۳۱۷: گر باغبان زکات زر گل برون کند 216 شمارهٔ ۳۱۸: اشکم همیشه خون به دل آستین کند 217 شمارهٔ ۳۱۹: خوبان اگر چه زبده اولاد آدمند 218 شمارهٔ ۳۲۰: روشندلان که قبله خود روی او کنند ...219 شمارهٔ ۳۲۱: در حفظ آن کسی که ز می بی خبر شود ...220 شمارهٔ ۳۲۲: بیداد آسمان چه خیال است کم شود 221 شمارهٔ ۳۲۳: از باده چون عقیق تو سیراب می شود ...222 شمارهٔ ۳۲۴: از خود گسسته، بار به دنیا نمی شو ...223 شمارهٔ ۳۲۵: از بانگ نی دلی که جراحت نمی شود 224 شمارهٔ ۳۲۶: از تاج باج خواه فریدون حذر کنید 225 شمارهٔ ۳۲۷: تقصیر میانش ز خم و پیچ ندارد 226 شمارهٔ ۳۲۸: حاشا که طلبکار حق آرام پذیرد 227 شمارهٔ ۳۲۹: جز سرکشی از آدم بی درد چه خیزد؟ 228 شمارهٔ ۳۳۰: از شهد جهان جز غم و تشویش چه خیز ...229 شمارهٔ ۳۳۱: از موی چو کافور دلم بیت حزن شد 230 شمارهٔ ۳۳۲: تا گوهر ذات تو نهان زیر زمین شد 231 شمارهٔ ۳۳۳: می خورد و فروزان شد و از شرم برآ ...232 شمارهٔ ۳۳۴: کی در تن خاکی دل آگاه گذارند؟ 233 شمارهٔ ۳۳۵: طول امر از دل چه خیال است برآید؟ ...234 شمارهٔ ۳۳۶: زنگ از دل ما آن خط شبرنگ زداید 235 شمارهٔ ۳۳۷: خط در دل روشن گهران مهر فزاید 236 شمارهٔ ۳۳۸: در کسوت فقر آن رخ چون ماه ببینید ...237 شمارهٔ ۳۳۹: در صیدگاه دنیا هر کس که هوش دارد ...238 شمارهٔ ۳۴۰: تا خط دمید با من دلدار هم سخن شد ...239 شمارهٔ ۳۴۱: دل ز من خال یار می گیرد 240 شمارهٔ ۳۴۲: هیچ شریفی خسیس رای نباشد 241 شمارهٔ ۳۴۳: خسیس از هنرپیشگان عیب بیند 242 شمارهٔ ۳۴۴: از نمدپوشان زبان طعن را کوتاه دا ...243 شمارهٔ ۳۴۵: گل گلاب از هرزه خندی شد درین نیل ...244 شمارهٔ ۳۴۶: شد فزون در دور خط کیفیت لبهای یا ...245شمارهٔ ۳۴۷: پوچ گو را بر سر گفتار بی حاصل میا ...246شمارهٔ ۳۴۸: وقت خواب ناز، آن مژگان بود خونریز ...247 شمارهٔ ۳۴۹: هر که برگش بیش، وقت مرگ لرزد بیش ...248 شمارهٔ ۳۵۰: هست حاجت در بساط کج کلاهان بیشتر ...249 شمارهٔ ۳۵۱: می رسد هر دم مرا از نوخطان نیش د ...250 شمارهٔ ۳۵۲: بر دل موری درین عبرت سرا غافل مخ ...251 شمارهٔ ۳۵۳: کریم سایل خود را غنی کند یکبار 252 شمارهٔ ۳۵۴: یکی هزار شود داغ در دل افگار 253 شمارهٔ ۳۵۵: ندیده ایم به جز ماه روزه ماه دگر ...254 شمارهٔ ۳۵۶: با چهره شکسته و با چشم اشکبار 255 شمارهٔ ۳۵۷: سامان دهر را همه اسباب غم شمار 256 شمارهٔ ۳۵۸: در دیده ها اگر چه بود راه هند دو ...257 شمارهٔ ۳۵۹: مخور فریب محبت ز ناله همه کس 258 شمارهٔ ۳۶۰: برنیایی خوش به اهل فکر، ناخوش هم ...259 شمارهٔ ۳۶۱: یک سر مو منت از اخوان کم فرصت مک ...260 شمارهٔ ۳۶۲: از ته دل نیست از همصحبتان رنجیدن ...261 شمارهٔ ۳۶۳: یار گندم گون جوی نگذاشت در من عق ...262 شمارهٔ ۳۶۴: در کهنسالی نیفتد کافر از سامان خ ...263 شمارهٔ ۳۶۵: حسن هیهات است بردارد نظر از روی ...264 شمارهٔ ۳۶۶: صنوبر قامتی کز خاک می روید گرفتا ...265 شمارهٔ ۳۶۷: در آن محفل که برخیزد نقاب از روی ...266 شمارهٔ ۳۶۸: تماشای جمال خود چنان برده است از ...267 شمارهٔ ۳۶۹: دل خونین چنان آمیخت با فولاد پیک ...268 شمارهٔ ۳۷۰: قلم ماری است کز رشوت بود افسون گ ...269 شمارهٔ ۳۷۱: به دوری محو از خاطر نگردد قد رعن ...270 شمارهٔ ۳۷۲: سلیمانی است حسن، انگشتری از حلقه ...271 شمارهٔ ۳۷۳: غوطه در زنگ زد آیینه روشن گهرش 272 شمارهٔ ۳۷۴: عمر گویی است سبک، قامت خم چوگانش 273 شمارهٔ ۳۷۵: به عزم صید چنان گرم خاست شهبازش 274 شمارهٔ ۳۷۶: مطرب مکن ز صافی آواز انتعاش 275 شمارهٔ ۳۷۷: محو کی از صفحه دلها شود آثار من؟ ...276 شمارهٔ ۳۷۸: بس که از دوران به سختی بگذرد احو ...277 شمارهٔ ۳۷۹: دارد از سبقت ز چشم بد خطرها جان ...278 شمارهٔ ۳۸۰: از علایق دل ز آب و گل نمی آید بر ...279 شمارهٔ ۳۸۱: آبروی دیده ها باشد ز اشک آتشین 280 شمارهٔ ۳۸۲: در جبین تاک، نور باده بی غش ببین 281 شمارهٔ ۳۸۳: خط مشکین را به گرد خال آن مهوش ب ...282 شمارهٔ ۳۸۴: ز شعر خویش نتوان فیض شعر دیگران ...283 شمارهٔ ۳۸۵: ز شرم افزون توان گل از عذار دلست ...284 شمارهٔ ۳۸۶: ازان خرسند گردیدم ز دیدن ها به ن ...285 شمارهٔ ۳۸۷: ز اهل عقل همواری به مجنونان فزون ...286 شمارهٔ ۳۸۸: جوانی برد با خود آنچه می آمد به ...287 شمارهٔ ۳۸۹: نباشد در مقام دلبری نازک نهال من 288 شمارهٔ ۳۹۰: ندارد حاجت تکرار گفتار تمام من 289 شمارهٔ ۳۹۱: به پرگار از توکل شد چنان برگ و ن ...290 شمارهٔ ۳۹۲: تا سر خود به گریبان نتوانی بردن 291 شمارهٔ ۳۹۳: می گشاید ز خموشان دل بی کینه من 292 شمارهٔ ۳۹۴: اگر عزیز توان شد به آبروی کسان 293 شمارهٔ ۳۹۵: توان به خامشی از عمر کام دل بردن ...294 شمارهٔ ۳۹۶: به طوق غبغب سیمین او نظر واکن 295 شمارهٔ ۳۹۷: عرق به چهره اش از تاب می نشسته ب ...296 شمارهٔ ۳۹۸: از توست آنچه می دهی آن را به دیگ ...297 شمارهٔ ۳۹۹: ز احسان بنای دولت خود باثبات کن 298 شمارهٔ ۴۰۰: ای غنچه لب رعایت اهل نیاز کن 299 شمارهٔ ۴۰۱: عیش جهان در آن لب خندان نظاره کن ...300 شمارهٔ ۴۰۲: پهلو تهی ز ناوک آن دلربا مکن 301 شمارهٔ ۴۰۳: بر جام باده چشم ندارد حباب من 302 شمارهٔ ۴۰۴: در سوختن زیاده شود آب و تاب من 303 شمارهٔ ۴۰۵: متراش خط ز چهره خود پر عتاب من 304 شمارهٔ ۴۰۶: آشفته می شود ز نصیحت دماغ من 305 شمارهٔ ۴۰۷: در لعل یار خنده دندان نما ببین 306 شمارهٔ ۴۰۸: عتاب گلرخان در پرده دارد لطف پنه ...307 شمارهٔ ۴۰۹: زبان در کام کش تا خامشان را همزب ...308 شمارهٔ ۴۱۰: کند گل جمع خود را چون تو در گلزا ...309 شمارهٔ ۴۱۱: سوز داغ دلم ای لاله تو نشناخته ا ...310 شمارهٔ ۴۱۲: بوی گل غنچه شود چون تو به گلزار ...311 شمارهٔ ۴۱۳: جام جم مهر خموشی است اگر بینایی 312 شمارهٔ ۴۱۴: عرق فشان رخ خود از شراب ساخته ای ...313 شمارهٔ ۴۱۵: کیم، به وادی فقر و سلوک نزدیکی 314 شمارهٔ ۴۱۶: عبیر فتنه به زلف سیاهت ارزانی! 315 شمارهٔ ۴۱۷: مخالفت نبود در جهان تنهایی 316 شمارهٔ ۴۱۸: در ماه روزه سیر مه ما نکرده ای 317 شمارهٔ ۴۱۹: ای خط سبز کز لب جانان دمیده ای 318 شمارهٔ ۴۲۰: هر لحظه خرابم کند آن چشم به رنگی ...319 شمارهٔ ۴۲۱: با خود پرداز از منزل طرازی 320 شمارهٔ ۴۲۲: گر می نمی ستانی ای زاهد ریایی 321 شمارهٔ ۴۲۳: در حریمی که لب خود به شکرخنده گش ...322 شمارهٔ ۴۲۴: بر گردن است خون دو صد کشته چون م ...323 شمارهٔ ۴۲۵: ماهی که عرض می دهد از فلس، مال خ ...324 شمارهٔ ۴۲۶: از کرم آن کس که شهرت است مرادش 325 شمارهٔ ۴۲۷: چون آتش است رغبت بی منتهای حرص 326 شمارهٔ ۴۲۸: با قد خم گشته روگردان مشو از راه ...327 شمارهٔ ۴۲۹: بی فسادی نیست گر رو در صلاح آرند ...328 شمارهٔ ۴۳۰: مرو از راه به احسان خسیسانه خلق 329 شمارهٔ ۴۳۱: نیست از گرد مذلت متواضع را باک 330 شمارهٔ ۴۳۲: برات رزق ترا از زراعت ایزد پاک 331 شمارهٔ ۴۳۳: می کند عیب نمایان را هنرپرور کما ...332 شمارهٔ ۴۳۴: روزگاری شد دل افسرده دارم در بغل 333 شمارهٔ ۴۳۵: هر که را از سایلان ناشاد می سازد ...334 شمارهٔ ۴۳۶: هر که از لاغری انگشت نما شد چو ه ...335 شمارهٔ ۴۳۷: تن گران و جان نزار و دل کباب است ...336 شمارهٔ ۴۳۸: لازم یکدیگر افتاده است ناکامی و ...337 شمارهٔ ۴۳۹: حرص کرد از دعوی فقر و فنا شرمنده ...338 شمارهٔ ۴۴۰: می چکد چون شمع آتش از زبان خامه ...339 شمارهٔ ۴۴۱: اشک خونین بس که زد جوش از دل دیو ...340 شمارهٔ ۴۴۲: ناز آن لبها ز خط از قدردانی می ک ...341 شمارهٔ ۴۴۳: گر چه در راه سخن کرده است از سر ...342 شمارهٔ ۴۴۴: از خموشی ما ز دست هرزه نالان رست ...343 شمارهٔ ۴۴۵: ما به رنجش اکتفا از تندخویان کرد ...344 شمارهٔ ۴۴۶: غم به آه از سینه افگار برمی آوری ...345 شمارهٔ ۴۴۷: چند دل ز اندیشه بیش و کم روزی خو ...346 شمارهٔ ۴۴۸: بر زمین خط از خیال سرو قدی می کش ...347 شمارهٔ ۴۴۹: کجا شور قیامت تلخ سازد خواب شیری ...348 شمارهٔ ۴۵۰: ما نه امروز ز گلگشت چمن سیر شدیم 349 شمارهٔ ۴۵۱: چنان که جمله عبادات از وضوست تما ...350 شمارهٔ ۴۵۲: نجست ناوک آهی درست از شستم 351 شمارهٔ ۴۵۳: مرا که هست میسر سبو به دوش کشم 352 شمارهٔ ۴۵۴: به دست چون شکن زلف او شمار کنم 353 شمارهٔ ۴۵۵: کجاست مشت زری تا چو گل به باد ده ...354 شمارهٔ ۴۵۶: دل را ز زلف آن بت پرفن گرفته ام 355 شمارهٔ ۴۵۷: از بس که بی گمان به در دل رسیده ...356 شمارهٔ ۴۵۸: جان دگر ز بوسه دلدار یافتم 357 شمارهٔ ۴۵۹: از جلوه ات ز هوش من زار می روم 358 شمارهٔ ۴۶۰: ما در جهان قرار اقامت نداده ایم 359 شمارهٔ ۴۶۱: ز اهل کرم به هند کسی را ندیده ای ...360 شمارهٔ ۴۶۲: پیوسته ما ز فکر دو عالم مشوشیم 361 شمارهٔ ۴۶۳: ما آبروی فقر به گوهر نمی دهیم 362 شمارهٔ ۴۶۴: طرفی ز نهال قد آن شوخ نبستم 363 شمارهٔ ۴۶۵: از دل نبرد زنگ الم باد بهارم 364 شمارهٔ ۴۶۶: ما از لب خامش ز سخن داد گرفتیم 365 شمارهٔ ۴۶۷: ما همچو شرر تلخی غربت نکشیدیم 366 شمارهٔ ۴۶۸: یک دم که به کف باده گلرنگ نداریم ...367 شمارهٔ ۴۶۹: ز تن عضوی بود دلهای خودکام 368 شمارهٔ ۴۷۰: روی خوبت زنگ خودبینی زدود از گلر ...369 شمارهٔ ۴۷۱: حلقه هر در مشو با قامت همچون کما ...370 شمارهٔ ۴۷۲: نوشها درج است در نیش عتاب آلودگا ...371 شمارهٔ ۴۷۳: عیب دنیا را نمی بینند کوته دیدگا ...372 شمارهٔ ۴۷۴: دل چو روشن گشت در غمخانه دنیا مم ...373 شمارهٔ ۴۷۵: شد چو سوزن خشک، خار از قرب گل پی ...374 شمارهٔ ۴۷۶: کار صوفی چیست، خاطر را مصفا ساخت ...375 شمارهٔ ۴۷۷: هست با قد دو تا برگ اقامت ساختن 376 شمارهٔ ۴۷۸: می کند آتش زبان دفع گزند خویشتن 377 شمارهٔ ۴۷۹: تا کی از عمامه خواهی کوس دانایی ...378 شمارهٔ ۴۸۰: با دل پر خون برون زان زلف شبگون ...379 شمارهٔ ۴۸۱: روی از عالم بگردان، روی در دیوار ...380 شمارهٔ ۴۸۲: شانه در خط معنبر ای صنم داخل مکن ...381 شمارهٔ ۴۸۳: در تلاش آفرین افکار خود رنگین مک ...382 شمارهٔ ۴۸۴: فارغ است از دیو مردم خاطر آزاد م ...383 شمارهٔ ۴۸۵: در جوهر نهفته من سرسری مبین 384 شمارهٔ ۴۸۶: به هیچ جا نرسد زهد خشک صومعه دار ...385 شمارهٔ ۴۸۷: چون برآید دل ز قید زلف عنبرفام ا ...386 شمارهٔ ۴۸۸: هر چه بخشد عالم ناساز می گیرد ز ...387 شمارهٔ ۴۸۹: گر شود گویا به ذکر حق لب خندان ت ...388 شمارهٔ ۴۹۰: بس که سرزد شکوه رزق از لب گویای ...389 شمارهٔ ۴۹۱: قامت او چون شود در بوستان همدوش ...390 شمارهٔ ۴۹۲: زینهار از درد و داغ عشق روگردان ...391 شمارهٔ ۴۹۳: پریزادی است دست آموز زلف مشکبار ...392 شمارهٔ ۴۹۴: یکی صد شد ز خط کیفیت چشم خراب تو ...393 شمارهٔ ۴۹۵: کجا سرپنجه خورشید گیرد جای دست ت ...394 شمارهٔ ۴۹۶: شکر را نی به ناخن می کند دشنام ت ...395 شمارهٔ ۴۹۷: سرونازی که منم محو رخ انور او 396 شمارهٔ ۴۹۸: می چکد بوسه ز لعل لب میخواره تو 397 شمارهٔ ۴۹۹: اگر چه لاله طورست روی روشن او 398 شمارهٔ ۵۰۰: ز انفعال خرام تو آب گردد سرو 399 شمارهٔ ۵۰۱: صد پرده شوختر بود از چشم خال تو 400 شمارهٔ ۵۰۲: خرقه بر دوشان از فرزند و زن بگسی ...401 شمارهٔ ۵۰۳: در علم ظاهری چه کنی عمر خود تباه ...402 شمارهٔ ۵۰۴: ز ذکر جهر مکن منع صوفیان لله 403 شمارهٔ ۵۰۵: از اشک برد راه به کوی تو نظاره 404 شمارهٔ ۵۰۶: زان لب نتوان کرد به دشنام کناره 405 شمارهٔ ۵۰۷: چند غم از دل به اشک لاله گون شوی ...406 شمارهٔ ۵۰۸: ای ز خاک افتادگان کاکلت سنبل یکی ...407 شمارهٔ ۵۰۹: قد رعنای ترا تا دید، از شرمندگی 408 شمارهٔ ۵۱۰: خون تاک از شوق می جوشد اگر ساغرز ...409 شمارهٔ ۵۱۱: این که زاهد کرد پهلوی خود از دنی ...410 شمارهٔ ۵۱۲: خضاب تازه ای هر دم به روی کار می ...411 شمارهٔ ۵۱۳: میم در جام، اخگر در گریبان است پ ...412 شمارهٔ ۵۱۴: گرفتم سال را پنهان کنی، با مو چه ...413 شمارهٔ ۵۱۵: ز مستی دیگران را می کنی تکلیف می ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ