به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمطالع شمارهٔ ۱۳۱: بس که با سنگ ز سختی دل من یکرنگ است

1570عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بس که با سنگ ز سختی دل من یکرنگ است

سنگ بر شیشه من، شیشه زدن بر سنگ است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1 شمارهٔ ۱۳۰: چشم مینا ز سیه بختی ما خونریزست 2 شمارهٔ ۱۳۱: بس که با سنگ ز سختی دل من یکرنگ ...3 شمارهٔ ۱۳۲: هر سر موی تو در کاوش دل مژگان اس ...4 شمارهٔ ۱۳۳: تا ز می چهره گلرنگ تو افروخته اس ...5 شمارهٔ ۱۳۴: تا چمن را قد و رخسار تو آراسته ا ...6 شمارهٔ ۱۳۵: رگ جان من و آن زلف به هم پیوسته ...7 شمارهٔ ۱۳۶: دل دگربار در آن زلف دو تا افتاده ...8 شمارهٔ ۱۳۷: از رگ ابر هوا دسته سنبل شده است 9 شمارهٔ ۱۳۸: باز سرمشق جنونم خط نازک رقمی است ...10 شمارهٔ ۱۳۹: هر چه جز حیرت دیدار بود نادانی ا ...11 شمارهٔ ۱۴۰: گر چه رخسار ترا آب طراوت کم نیست ...12 شمارهٔ ۱۴۱: عشق را چشم به سامان تن آسانی نیس ...13 شمارهٔ ۱۴۲: از سرانجام عمارت خوشی از دلها رف ...14 شمارهٔ ۱۴۳: به گریه جوهر بینش ز دیده ما ریخت ...15 شمارهٔ ۱۴۴: چه غم اگر تهی از باده جام و شیشه ...16 شمارهٔ ۱۴۵: چنان که مهر خموشی سپند آفتهاست 17 شمارهٔ ۱۴۶: دلم ربوده خط شکسته بسته اوست 18 شمارهٔ ۱۴۷: چه سود ازین که کتبخانه جهان از ت ...19 شمارهٔ ۱۴۸: دلیل راه توکل امید کوتاه است 20 شمارهٔ ۱۴۹: خموش هر که شد از قیل و قال وارست ...21 شمارهٔ ۱۵۰: پلنگ اگر چه ز خشم آتش فروخته ای ...22 شمارهٔ ۱۵۱: هزار رنگ بلا در خمار میخواری است ...23 شمارهٔ ۱۵۲: گل سر سبد روزگار، خوش خویی است 24 شمارهٔ ۱۵۳: چه شد که مجلس ما را ز شمع زیور ن ...25 شمارهٔ ۱۵۴: به زور خرده جان را نگاه نتوان دا ...26 شمارهٔ ۱۵۵: یعقوب از فروغ جمال تو چشم باخت 27 شمارهٔ ۱۵۶: جایی مرو نخوانده که گر خانه خداس ...28 شمارهٔ ۱۵۷: ابر سیاه حامل باران رحمت است 29 شمارهٔ ۱۵۸: با قبله طاق ابروی او را چه نسبت ...30 شمارهٔ ۱۵۹: موی سفید ریشه آه ندامت است 31 شمارهٔ ۱۶۰: ای شانه زلف و کاکل دلدار نازک اس ...32 شمارهٔ ۱۶۱: موی سفید صبحدم جان غافل است 33 شمارهٔ ۱۶۲: چندان که خار در پی آزار بلبل است ...34 شمارهٔ ۱۶۳: این شور در جهان نه از افلاک و ان ...35 شمارهٔ ۱۶۴: دیدار یار در گره چشم بستن است 36 شمارهٔ ۱۶۵: درمان درد هجر ز جان دست شستن است ...37 شمارهٔ ۱۶۶: شکرفروش مصر حلاوت زبان توست 38 شمارهٔ ۱۶۷: خال است این که بر لب او چشم دوخت ...39 شمارهٔ ۱۶۸: چشمم ز پهلوی دل دیوانه پر شده اس ...40 شمارهٔ ۱۶۹: نی انجمن فروز شراب شبانه است 41 شمارهٔ ۱۷۰: ز پیری حاصل من مد آه است 42 شمارهٔ ۱۷۱: ظرافت آتش افروز جدایی است 43 شمارهٔ ۱۷۲: در چمن روزگار فال شکفتن خطاست 44 شمارهٔ ۱۷۳: حسن را با عشق شان دیگرست 45 شمارهٔ ۱۷۴: عشق هر چند مجازی است خوش است 46 شمارهٔ ۱۷۵: حسن در دوستی یگانه خوش است 47 شمارهٔ ۱۷۶: عالمی را لعل او مست از شراب ناب ...48 شمارهٔ ۱۷۷: از تراش آن خط مشکین جلوه زان رخس ...49 شمارهٔ ۱۷۸: منع ما کی می توان از دستبوس امرو ...50 شمارهٔ ۱۷۹: از حیا نتوان به چشم او نگاه تیز ...51 شمارهٔ ۱۸۰: ذات حق را چون توان در این جهان ا ...52 شمارهٔ ۱۸۱: دانه خال تو خون از چشم صیاد آورد ...53 شمارهٔ ۱۸۲: عالمی از منع زینت خرم و دلشاد شد ...54 شمارهٔ ۱۸۳: خلقی از گفتار بی کردار من هشیار ...55 شمارهٔ ۱۸۴: بی تائمل هر که در محفل سخن پرداز ...56 شمارهٔ ۱۸۵: خرد دانست آن که جرم خویش را بیچا ...57 شمارهٔ ۱۸۶: تازه رو زخم کهن از زخم های تازه ...58 شمارهٔ ۱۸۷: داستان عمر طی شد حرف او آخر نشد 59 شمارهٔ ۱۸۸: تا مسیحا رفت از عالم دل خرم نمان ...60 شمارهٔ ۱۸۹: ساده لوحانی که رو در کنج عزلت کر ...61 شمارهٔ ۱۹۰: تا نقاب از رخ برافکنده است در مش ...62 شمارهٔ ۱۹۱: غیرت خسرو چو خواهد رشک فرمایی کن ...63 شمارهٔ ۱۹۲: در دل معشوق جای خود ادب وا می کن ...64 شمارهٔ ۱۹۳: آن که لب باز از سر رغبت به غیبت ...65شمارهٔ ۱۹۴: میکشان را باده گلرنگ خندان می کند ...66 شمارهٔ ۱۹۵: تکیه گاه خلق، لطف حق تعالی بس بو ...67 شمارهٔ ۱۹۶: دور ساغر بی هوای ابر پا در گل بو ...68 شمارهٔ ۱۹۷: در بساط آسمان خشک، همت کم بود 69 شمارهٔ ۱۹۸: حاصل جمعیت عالم پریشانی بود 70 شمارهٔ ۱۹۹: بخت با ما بر خلاف راه مقصد می رو ...71 شمارهٔ ۲۰۰: دیده هر کس که از اشک ندامت تر شو ...72 شمارهٔ ۲۰۱: هر که گرداند ز دنیا روی، از مردا ...73 شمارهٔ ۲۰۲: فیض روشن گوهران از ارتحال افزون ...74 شمارهٔ ۲۰۳: از شراب لاله گون همت دوبالا می ش ...75 شمارهٔ ۲۰۴: حسن خط از حلقه گشتن ها زیادت می ...76 شمارهٔ ۲۰۵: در وجود ما شراب تلخ باطل می شود 77 شمارهٔ ۲۰۶: عمر اهل دولت از احسان دو چندان م ...78 شمارهٔ ۲۰۷: آسمان افتادگان را غمگساری می شود 79 شمارهٔ ۲۰۸: خون می را از عروق تاک می باید کش ...80 شمارهٔ ۲۰۹: ساغر می را به دست می پرست ما دهی ...81 شمارهٔ ۲۱۰: کجا چشم بد از دود سپندم در گزند ...82 شمارهٔ ۲۱۱: به جز دندان کز آب زندگی چون آسیا ...83 شمارهٔ ۲۱۲: به عادت هر کجا زهری است شیرین چو ...84 شمارهٔ ۲۱۳: چنین از می گر آن سیب زنخدان لاله ...85 شمارهٔ ۲۱۴: طریق کفر و دین در شاهراه دل یکی ...86 شمارهٔ ۲۱۵: ز پرگویی دهان هرزه گویان باز می ...87 شمارهٔ ۲۱۶: دلی دارم که از یاد طرب غمناک می ...88 شمارهٔ ۲۱۷: به هر کس آسمان شد مهربان بیچاره ...89 شمارهٔ ۲۱۸: غم روی زمین ما را غبار دل نمی گر ...90 شمارهٔ ۲۱۹: به می خشکی ز طبع زاهدان زایل نمی ...91 شمارهٔ ۲۲۰: ز نخل خشک مریم این رطب بر خاک می ...92 شمارهٔ ۲۲۱: ز بس اندیشه سرو از قامت آن دلربا ...93 شمارهٔ ۲۲۲: مرا از شکر نه کفران نعمت بسته لب ...94 شمارهٔ ۲۲۳: شود خونریزتر حسنی که عاشق بیشتر ...95 شمارهٔ ۲۲۴: که جز من می تواند تا مرا گرم سخن ...96 شمارهٔ ۲۲۵: به ظاهر چین در ابرو گرچه آن نازآ ...97 شمارهٔ ۲۲۶: نهان در پرده هر موی من آه آتشین ...98 شمارهٔ ۲۲۷: به هر رنگی که باشد دل، همان صورت ...99 شمارهٔ ۲۲۸: که دارم غیر خط تا از رخ او داد م ...100 شمارهٔ ۲۲۹: من آن سیلم که منزل پیش راه من نم ...101 شمارهٔ ۲۳۰: به ماتم هر که کام خود ز افغان تل ...102 شمارهٔ ۲۳۱: سیه مستان غفلت را فلک هشیار می س ...103 شمارهٔ ۲۳۲: آب حیات آتش رخساره ها می است 104 شمارهٔ ۲۳۳: حسنت هلال را به سر آسمان شکست 105 شمارهٔ ۲۳۴: رخسار او مقید زلف بلند نیست 106 شمارهٔ ۲۳۵: ما را شکایت از سخن تلخ یار نیست 107 شمارهٔ ۲۳۶: ما را کنار و بوس توقع ز یار نیست ...108 شمارهٔ ۲۳۷: در گریه بی رخت مژه را اختیار نیس ...109 شمارهٔ ۲۳۸: عمر عزیز قابل سوز و گداز نیست 110 شمارهٔ ۲۳۹: گفتی نمی توان ز لب دلستان گذشت 111 شمارهٔ ۲۴۰: از داغ تازگی جگر پاره پاره یافت 112 شمارهٔ ۲۴۱: از روی عرقناک تو خورشید کباب است ...113 شمارهٔ ۲۴۲: از پرده شرم تو دلم داغ و کباب اس ...114 شمارهٔ ۲۴۳: تنها نه همین با تو مرا روی نیازس ...115 شمارهٔ ۲۴۴: صد در صد آفاق، بیابان جنون است 116 شمارهٔ ۲۴۵: دایم دلم از دخل نفهمیده غمین است ...117 شمارهٔ ۲۴۶: با عشق تو اندیشه کونین گناه است 118 شمارهٔ ۲۴۷: هر قطره شبنم به چمن دانه ذکری اس ...119 شمارهٔ ۲۴۸: هر داغ درین لاله ستان خیمه لیلی ...120 شمارهٔ ۲۴۹: از رفتن گل صحن چمن نوحه سرایی اس ...121 شمارهٔ ۲۵۰: با خوی سرکش او آتش سخن پذیرست 122 شمارهٔ ۲۵۱: رنگ شراب دارد یاقوت درفشانت 123 شمارهٔ ۲۵۲: 124 شمارهٔ ۲۵۳: تواضع خصم بالادست را بی زور می س ...125 شمارهٔ ۲۵۴: دلم چون برگ بید از حرف بی هنگام ...126 شمارهٔ ۲۵۵: تبسم کن که جان باده لعلی قبا سوز ...127 شمارهٔ ۲۵۶: اگر مهر خموشی زان لب شیرین بیان ...128 شمارهٔ ۲۵۷: ز بس گفتار من از دل غبارآلود می ...129 شمارهٔ ۲۵۸: به تمکینی ز جای خویش آن طناز می ...130 شمارهٔ ۲۵۹: زخامی هر کبابی اشک خونین بر زمین ...131 شمارهٔ ۲۶۰: ز ماه روزه حسن آن پری پیکر دو چن ...132 شمارهٔ ۲۶۱: چه پروا عاشق بیتاب را از سوختن ب ...133 شمارهٔ ۲۶۲: بزرگان را به تعلیم کسی حاجت نمی ...134 شمارهٔ ۲۶۳: ز شهرت ناقص از کامل عیاران بیش م ...135 شمارهٔ ۲۶۴: دلی کز خامشی روشن شود مردن نمی د ...136 شمارهٔ ۲۶۵: ز بی دردی پر و بال طلب از کار می ...137 شمارهٔ ۲۶۶: مزن ای سرو با شمشاد او لاف از خر ...138 شمارهٔ ۲۶۷: نگردم چون سبو غافل ز حفظ آبروی خ ...139 شمارهٔ ۲۶۸: گریبان چاک در گلشن چو آن طناز می ...140 شمارهٔ ۲۶۹: ز ماه نوگشاد عقده دلها نمی آید 141 شمارهٔ ۲۷۰: به قلب خصم عاجز تاختن از ما نمی ...142 شمارهٔ ۲۷۱: به روی نرم، کار از اهل دنیا برنم ...143 شمارهٔ ۲۷۲: نشاط ظاهری دل را گره از کار نگشا ...144 شمارهٔ ۲۷۳: چون فروزان ز می آن آینه طلعت گرد ...145 شمارهٔ ۲۷۴: سر ما گرم ز زور می بی غش گردد 146 شمارهٔ ۲۷۵: صحبت مردم افسرده سکون می آرد 147 شمارهٔ ۲۷۶: صبح وصل است و مرا حال چنین می گذ ...148 شمارهٔ ۲۷۷: طفل محبوبم اگر رخ ز شراب افروزد 149 شمارهٔ ۲۷۸: بی تائمل به مقامی دل غافل نرسد 150 شمارهٔ ۲۷۹: از سفر با رخ افروخته جانان آمد 151 شمارهٔ ۲۸۰: اهل بازار ز زهاد به انصافترند 152 شمارهٔ ۲۸۱: پیش سایل چه ضرورست بپا برخیزند؟ 153 شمارهٔ ۲۸۲: گر مصور قلم از موی میان تو کند 154 شمارهٔ ۲۸۳: اول و آخر الله ازان آه بود 155 شمارهٔ ۲۸۴: از حیات آنچه ترا صرف به طاعات شو ...156 شمارهٔ ۲۸۵: حسن اگر بدرقه شعله آواز شود 157 شمارهٔ ۲۸۶: گر چنین جلوه گر آن سرو قباپوش شو ...158 شمارهٔ ۲۸۷: زود از خنده بی مغز دهن بسته شود 159 شمارهٔ ۲۸۸: یوسف از دیدن رخسار تو خودبین نشو ...160 شمارهٔ ۲۸۹: دل سودازده داغ تو به افسر ندهد 161 شمارهٔ ۲۹۰: گریه امروز به رنگ دگرم می آید 162 شمارهٔ ۲۹۱: کیست آن کس که نه بر حال مسافر گر ...163 شمارهٔ ۲۹۲: مدار خویش بزرگی که بر شراب نهاد 164 شمارهٔ ۲۹۳: خسیس باده چو نوشد خسیس تر گردد 165 شمارهٔ ۲۹۴: می مدام دل لاله را سیه دارد 166 شمارهٔ ۲۹۵: اگر نه اشک مرادست بر گلو گیرد 167 شمارهٔ ۲۹۶: همین ز می نه رخ بزم ها نگارین شد ...168 شمارهٔ ۲۹۷: ز آفتاب شود خشک خط چو تر باشد 169 شمارهٔ ۲۹۸: خدنگ بی غرضان را خطا نمی باشد 170 شمارهٔ ۲۹۹: ز پیچ و تاب در دل به ما فراز نشد ...171 شمارهٔ ۳۰۰: به روی لاله و گل هر که می نمی نو ...172 شمارهٔ ۳۰۱: پیاله ای به لبم چرخ آشنا نکند 173 شمارهٔ ۳۰۲: دلی که آب شد از عشق برقرار بود 174 شمارهٔ ۳۰۳: دل از رفیق گرانجان ز عمر سیر شود 175 شمارهٔ ۳۰۴: به دست من کمر نازک تو چون آید؟ 176 شمارهٔ ۳۰۵: اگر ز دست تهی، کام برنمی آید 177 شمارهٔ ۳۰۶: نخلی که سرکشی نکند پایمال باد! 178 شمارهٔ ۳۰۷: سیر شکوفه عقل مرا زیر دست کرد 179 شمارهٔ ۳۰۸: در گلشنی که حسن تو عارض جمال کرد ...180 شمارهٔ ۳۰۹: حسن از حجاب، غصه و تشویش می خورد ...181 شمارهٔ ۳۱۰: با جسم کس به عالم بالا نمی رسد 182 شمارهٔ ۳۱۱: دل از سفید گشتن مو ناامید شد 183 شمارهٔ ۳۱۲: حسن تو زیردست خط مشکبار شد 184 شمارهٔ ۳۱۳: غلیان ز دودمان وجود آشکار شد 185 شمارهٔ ۳۱۴: از اختیار دم دل گمراه می زند 186 شمارهٔ ۳۱۵: گر چه در ظاهر به زه دارم کمان اخ ...187 شمارهٔ ۳۱۶: تیشه من چون زند دامان جرائت بر ک ...188 شمارهٔ ۳۱۷: گر باغبان زکات زر گل برون کند 189 شمارهٔ ۳۱۸: اشکم همیشه خون به دل آستین کند 190 شمارهٔ ۳۱۹: خوبان اگر چه زبده اولاد آدمند 191 شمارهٔ ۳۲۰: روشندلان که قبله خود روی او کنند ...192 شمارهٔ ۳۲۱: در حفظ آن کسی که ز می بی خبر شود ...193 شمارهٔ ۳۲۲: بیداد آسمان چه خیال است کم شود 194 شمارهٔ ۳۲۳: از باده چون عقیق تو سیراب می شود ...195 شمارهٔ ۳۲۴: از خود گسسته، بار به دنیا نمی شو ...196 شمارهٔ ۳۲۵: از بانگ نی دلی که جراحت نمی شود 197 شمارهٔ ۳۲۶: از تاج باج خواه فریدون حذر کنید 198 شمارهٔ ۳۲۷: تقصیر میانش ز خم و پیچ ندارد 199 شمارهٔ ۳۲۸: حاشا که طلبکار حق آرام پذیرد 200 شمارهٔ ۳۲۹: جز سرکشی از آدم بی درد چه خیزد؟ 201 شمارهٔ ۳۳۰: از شهد جهان جز غم و تشویش چه خیز ...202 شمارهٔ ۳۳۱: از موی چو کافور دلم بیت حزن شد 203 شمارهٔ ۳۳۲: تا گوهر ذات تو نهان زیر زمین شد 204 شمارهٔ ۳۳۳: می خورد و فروزان شد و از شرم برآ ...205 شمارهٔ ۳۳۴: کی در تن خاکی دل آگاه گذارند؟ 206 شمارهٔ ۳۳۵: طول امر از دل چه خیال است برآید؟ ...207 شمارهٔ ۳۳۶: زنگ از دل ما آن خط شبرنگ زداید 208 شمارهٔ ۳۳۷: خط در دل روشن گهران مهر فزاید 209 شمارهٔ ۳۳۸: در کسوت فقر آن رخ چون ماه ببینید ...210 شمارهٔ ۳۳۹: در صیدگاه دنیا هر کس که هوش دارد ...211 شمارهٔ ۳۴۰: تا خط دمید با من دلدار هم سخن شد ...212 شمارهٔ ۳۴۱: دل ز من خال یار می گیرد 213 شمارهٔ ۳۴۲: هیچ شریفی خسیس رای نباشد 214 شمارهٔ ۳۴۳: خسیس از هنرپیشگان عیب بیند 215 شمارهٔ ۳۴۴: از نمدپوشان زبان طعن را کوتاه دا ...216 شمارهٔ ۳۴۵: گل گلاب از هرزه خندی شد درین نیل ...217 شمارهٔ ۳۴۶: شد فزون در دور خط کیفیت لبهای یا ...218شمارهٔ ۳۴۷: پوچ گو را بر سر گفتار بی حاصل میا ...219شمارهٔ ۳۴۸: وقت خواب ناز، آن مژگان بود خونریز ...220 شمارهٔ ۳۴۹: هر که برگش بیش، وقت مرگ لرزد بیش ...221 شمارهٔ ۳۵۰: هست حاجت در بساط کج کلاهان بیشتر ...222 شمارهٔ ۳۵۱: می رسد هر دم مرا از نوخطان نیش د ...223 شمارهٔ ۳۵۲: بر دل موری درین عبرت سرا غافل مخ ...224 شمارهٔ ۳۵۳: کریم سایل خود را غنی کند یکبار 225 شمارهٔ ۳۵۴: یکی هزار شود داغ در دل افگار 226 شمارهٔ ۳۵۵: ندیده ایم به جز ماه روزه ماه دگر ...227 شمارهٔ ۳۵۶: با چهره شکسته و با چشم اشکبار 228 شمارهٔ ۳۵۷: سامان دهر را همه اسباب غم شمار 229 شمارهٔ ۳۵۸: در دیده ها اگر چه بود راه هند دو ...230 شمارهٔ ۳۵۹: مخور فریب محبت ز ناله همه کس 231 شمارهٔ ۳۶۰: برنیایی خوش به اهل فکر، ناخوش هم ...232 شمارهٔ ۳۶۱: یک سر مو منت از اخوان کم فرصت مک ...233 شمارهٔ ۳۶۲: از ته دل نیست از همصحبتان رنجیدن ...234 شمارهٔ ۳۶۳: یار گندم گون جوی نگذاشت در من عق ...235 شمارهٔ ۳۶۴: در کهنسالی نیفتد کافر از سامان خ ...236 شمارهٔ ۳۶۵: حسن هیهات است بردارد نظر از روی ...237 شمارهٔ ۳۶۶: صنوبر قامتی کز خاک می روید گرفتا ...238 شمارهٔ ۳۶۷: در آن محفل که برخیزد نقاب از روی ...239 شمارهٔ ۳۶۸: تماشای جمال خود چنان برده است از ...240 شمارهٔ ۳۶۹: دل خونین چنان آمیخت با فولاد پیک ...241 شمارهٔ ۳۷۰: قلم ماری است کز رشوت بود افسون گ ...242 شمارهٔ ۳۷۱: به دوری محو از خاطر نگردد قد رعن ...243 شمارهٔ ۳۷۲: سلیمانی است حسن، انگشتری از حلقه ...244 شمارهٔ ۳۷۳: غوطه در زنگ زد آیینه روشن گهرش 245 شمارهٔ ۳۷۴: عمر گویی است سبک، قامت خم چوگانش 246 شمارهٔ ۳۷۵: به عزم صید چنان گرم خاست شهبازش 247 شمارهٔ ۳۷۶: مطرب مکن ز صافی آواز انتعاش 248 شمارهٔ ۳۷۷: محو کی از صفحه دلها شود آثار من؟ ...249 شمارهٔ ۳۷۸: بس که از دوران به سختی بگذرد احو ...250 شمارهٔ ۳۷۹: دارد از سبقت ز چشم بد خطرها جان ...251 شمارهٔ ۳۸۰: از علایق دل ز آب و گل نمی آید بر ...252 شمارهٔ ۳۸۱: آبروی دیده ها باشد ز اشک آتشین 253 شمارهٔ ۳۸۲: در جبین تاک، نور باده بی غش ببین 254 شمارهٔ ۳۸۳: خط مشکین را به گرد خال آن مهوش ب ...255 شمارهٔ ۳۸۴: ز شعر خویش نتوان فیض شعر دیگران ...256 شمارهٔ ۳۸۵: ز شرم افزون توان گل از عذار دلست ...257 شمارهٔ ۳۸۶: ازان خرسند گردیدم ز دیدن ها به ن ...258 شمارهٔ ۳۸۷: ز اهل عقل همواری به مجنونان فزون ...259 شمارهٔ ۳۸۸: جوانی برد با خود آنچه می آمد به ...260 شمارهٔ ۳۸۹: نباشد در مقام دلبری نازک نهال من 261 شمارهٔ ۳۹۰: ندارد حاجت تکرار گفتار تمام من 262 شمارهٔ ۳۹۱: به پرگار از توکل شد چنان برگ و ن ...263 شمارهٔ ۳۹۲: تا سر خود به گریبان نتوانی بردن 264 شمارهٔ ۳۹۳: می گشاید ز خموشان دل بی کینه من 265 شمارهٔ ۳۹۴: اگر عزیز توان شد به آبروی کسان 266 شمارهٔ ۳۹۵: توان به خامشی از عمر کام دل بردن ...267 شمارهٔ ۳۹۶: به طوق غبغب سیمین او نظر واکن 268 شمارهٔ ۳۹۷: عرق به چهره اش از تاب می نشسته ب ...269 شمارهٔ ۳۹۸: از توست آنچه می دهی آن را به دیگ ...270 شمارهٔ ۳۹۹: ز احسان بنای دولت خود باثبات کن 271 شمارهٔ ۴۰۰: ای غنچه لب رعایت اهل نیاز کن 272 شمارهٔ ۴۰۱: عیش جهان در آن لب خندان نظاره کن ...273 شمارهٔ ۴۰۲: پهلو تهی ز ناوک آن دلربا مکن 274 شمارهٔ ۴۰۳: بر جام باده چشم ندارد حباب من 275 شمارهٔ ۴۰۴: در سوختن زیاده شود آب و تاب من 276 شمارهٔ ۴۰۵: متراش خط ز چهره خود پر عتاب من 277 شمارهٔ ۴۰۶: آشفته می شود ز نصیحت دماغ من 278 شمارهٔ ۴۰۷: در لعل یار خنده دندان نما ببین 279 شمارهٔ ۴۰۸: عتاب گلرخان در پرده دارد لطف پنه ...280 شمارهٔ ۴۰۹: زبان در کام کش تا خامشان را همزب ...281 شمارهٔ ۴۱۰: کند گل جمع خود را چون تو در گلزا ...282 شمارهٔ ۴۱۱: سوز داغ دلم ای لاله تو نشناخته ا ...283 شمارهٔ ۴۱۲: بوی گل غنچه شود چون تو به گلزار ...284 شمارهٔ ۴۱۳: جام جم مهر خموشی است اگر بینایی 285 شمارهٔ ۴۱۴: عرق فشان رخ خود از شراب ساخته ای ...286 شمارهٔ ۴۱۵: کیم، به وادی فقر و سلوک نزدیکی 287 شمارهٔ ۴۱۶: عبیر فتنه به زلف سیاهت ارزانی! 288 شمارهٔ ۴۱۷: مخالفت نبود در جهان تنهایی 289 شمارهٔ ۴۱۸: در ماه روزه سیر مه ما نکرده ای 290 شمارهٔ ۴۱۹: ای خط سبز کز لب جانان دمیده ای 291 شمارهٔ ۴۲۰: هر لحظه خرابم کند آن چشم به رنگی ...292 شمارهٔ ۴۲۱: با خود پرداز از منزل طرازی 293 شمارهٔ ۴۲۲: گر می نمی ستانی ای زاهد ریایی 294 شمارهٔ ۴۲۳: در حریمی که لب خود به شکرخنده گش ...295 شمارهٔ ۴۲۴: بر گردن است خون دو صد کشته چون م ...296 شمارهٔ ۴۲۵: ماهی که عرض می دهد از فلس، مال خ ...297 شمارهٔ ۴۲۶: از کرم آن کس که شهرت است مرادش 298 شمارهٔ ۴۲۷: چون آتش است رغبت بی منتهای حرص 299 شمارهٔ ۴۲۸: با قد خم گشته روگردان مشو از راه ...300 شمارهٔ ۴۲۹: بی فسادی نیست گر رو در صلاح آرند ...301 شمارهٔ ۴۳۰: مرو از راه به احسان خسیسانه خلق 302 شمارهٔ ۴۳۱: نیست از گرد مذلت متواضع را باک 303 شمارهٔ ۴۳۲: برات رزق ترا از زراعت ایزد پاک 304 شمارهٔ ۴۳۳: می کند عیب نمایان را هنرپرور کما ...305 شمارهٔ ۴۳۴: روزگاری شد دل افسرده دارم در بغل 306 شمارهٔ ۴۳۵: هر که را از سایلان ناشاد می سازد ...307 شمارهٔ ۴۳۶: هر که از لاغری انگشت نما شد چو ه ...308 شمارهٔ ۴۳۷: تن گران و جان نزار و دل کباب است ...309 شمارهٔ ۴۳۸: لازم یکدیگر افتاده است ناکامی و ...310 شمارهٔ ۴۳۹: حرص کرد از دعوی فقر و فنا شرمنده ...311 شمارهٔ ۴۴۰: می چکد چون شمع آتش از زبان خامه ...312 شمارهٔ ۴۴۱: اشک خونین بس که زد جوش از دل دیو ...313 شمارهٔ ۴۴۲: ناز آن لبها ز خط از قدردانی می ک ...314 شمارهٔ ۴۴۳: گر چه در راه سخن کرده است از سر ...315 شمارهٔ ۴۴۴: از خموشی ما ز دست هرزه نالان رست ...316 شمارهٔ ۴۴۵: ما به رنجش اکتفا از تندخویان کرد ...317 شمارهٔ ۴۴۶: غم به آه از سینه افگار برمی آوری ...318 شمارهٔ ۴۴۷: چند دل ز اندیشه بیش و کم روزی خو ...319 شمارهٔ ۴۴۸: بر زمین خط از خیال سرو قدی می کش ...320 شمارهٔ ۴۴۹: کجا شور قیامت تلخ سازد خواب شیری ...321 شمارهٔ ۴۵۰: ما نه امروز ز گلگشت چمن سیر شدیم 322 شمارهٔ ۴۵۱: چنان که جمله عبادات از وضوست تما ...323 شمارهٔ ۴۵۲: نجست ناوک آهی درست از شستم 324 شمارهٔ ۴۵۳: مرا که هست میسر سبو به دوش کشم 325 شمارهٔ ۴۵۴: به دست چون شکن زلف او شمار کنم 326 شمارهٔ ۴۵۵: کجاست مشت زری تا چو گل به باد ده ...327 شمارهٔ ۴۵۶: دل را ز زلف آن بت پرفن گرفته ام 328 شمارهٔ ۴۵۷: از بس که بی گمان به در دل رسیده ...329 شمارهٔ ۴۵۸: جان دگر ز بوسه دلدار یافتم 330 شمارهٔ ۴۵۹: از جلوه ات ز هوش من زار می روم 331 شمارهٔ ۴۶۰: ما در جهان قرار اقامت نداده ایم 332 شمارهٔ ۴۶۱: ز اهل کرم به هند کسی را ندیده ای ...333 شمارهٔ ۴۶۲: پیوسته ما ز فکر دو عالم مشوشیم 334 شمارهٔ ۴۶۳: ما آبروی فقر به گوهر نمی دهیم 335 شمارهٔ ۴۶۴: طرفی ز نهال قد آن شوخ نبستم 336 شمارهٔ ۴۶۵: از دل نبرد زنگ الم باد بهارم 337 شمارهٔ ۴۶۶: ما از لب خامش ز سخن داد گرفتیم 338 شمارهٔ ۴۶۷: ما همچو شرر تلخی غربت نکشیدیم 339 شمارهٔ ۴۶۸: یک دم که به کف باده گلرنگ نداریم ...340 شمارهٔ ۴۶۹: ز تن عضوی بود دلهای خودکام 341 شمارهٔ ۴۷۰: روی خوبت زنگ خودبینی زدود از گلر ...342 شمارهٔ ۴۷۱: حلقه هر در مشو با قامت همچون کما ...343 شمارهٔ ۴۷۲: نوشها درج است در نیش عتاب آلودگا ...344 شمارهٔ ۴۷۳: عیب دنیا را نمی بینند کوته دیدگا ...345 شمارهٔ ۴۷۴: دل چو روشن گشت در غمخانه دنیا مم ...346 شمارهٔ ۴۷۵: شد چو سوزن خشک، خار از قرب گل پی ...347 شمارهٔ ۴۷۶: کار صوفی چیست، خاطر را مصفا ساخت ...348 شمارهٔ ۴۷۷: هست با قد دو تا برگ اقامت ساختن 349 شمارهٔ ۴۷۸: می کند آتش زبان دفع گزند خویشتن 350 شمارهٔ ۴۷۹: تا کی از عمامه خواهی کوس دانایی ...351 شمارهٔ ۴۸۰: با دل پر خون برون زان زلف شبگون ...352 شمارهٔ ۴۸۱: روی از عالم بگردان، روی در دیوار ...353 شمارهٔ ۴۸۲: شانه در خط معنبر ای صنم داخل مکن ...354 شمارهٔ ۴۸۳: در تلاش آفرین افکار خود رنگین مک ...355 شمارهٔ ۴۸۴: فارغ است از دیو مردم خاطر آزاد م ...356 شمارهٔ ۴۸۵: در جوهر نهفته من سرسری مبین 357 شمارهٔ ۴۸۶: به هیچ جا نرسد زهد خشک صومعه دار ...358 شمارهٔ ۴۸۷: چون برآید دل ز قید زلف عنبرفام ا ...359 شمارهٔ ۴۸۸: هر چه بخشد عالم ناساز می گیرد ز ...360 شمارهٔ ۴۸۹: گر شود گویا به ذکر حق لب خندان ت ...361 شمارهٔ ۴۹۰: بس که سرزد شکوه رزق از لب گویای ...362 شمارهٔ ۴۹۱: قامت او چون شود در بوستان همدوش ...363 شمارهٔ ۴۹۲: زینهار از درد و داغ عشق روگردان ...364 شمارهٔ ۴۹۳: پریزادی است دست آموز زلف مشکبار ...365 شمارهٔ ۴۹۴: یکی صد شد ز خط کیفیت چشم خراب تو ...366 شمارهٔ ۴۹۵: کجا سرپنجه خورشید گیرد جای دست ت ...367 شمارهٔ ۴۹۶: شکر را نی به ناخن می کند دشنام ت ...368 شمارهٔ ۴۹۷: سرونازی که منم محو رخ انور او 369 شمارهٔ ۴۹۸: می چکد بوسه ز لعل لب میخواره تو 370 شمارهٔ ۴۹۹: اگر چه لاله طورست روی روشن او 371 شمارهٔ ۵۰۰: ز انفعال خرام تو آب گردد سرو 372 شمارهٔ ۵۰۱: صد پرده شوختر بود از چشم خال تو 373 شمارهٔ ۵۰۲: خرقه بر دوشان از فرزند و زن بگسی ...374 شمارهٔ ۵۰۳: در علم ظاهری چه کنی عمر خود تباه ...375 شمارهٔ ۵۰۴: ز ذکر جهر مکن منع صوفیان لله 376 شمارهٔ ۵۰۵: از اشک برد راه به کوی تو نظاره 377 شمارهٔ ۵۰۶: زان لب نتوان کرد به دشنام کناره 378 شمارهٔ ۵۰۷: چند غم از دل به اشک لاله گون شوی ...379 شمارهٔ ۵۰۸: ای ز خاک افتادگان کاکلت سنبل یکی ...380 شمارهٔ ۵۰۹: قد رعنای ترا تا دید، از شرمندگی 381 شمارهٔ ۵۱۰: خون تاک از شوق می جوشد اگر ساغرز ...382 شمارهٔ ۵۱۱: این که زاهد کرد پهلوی خود از دنی ...383 شمارهٔ ۵۱۲: خضاب تازه ای هر دم به روی کار می ...384 شمارهٔ ۵۱۳: میم در جام، اخگر در گریبان است پ ...385 شمارهٔ ۵۱۴: گرفتم سال را پنهان کنی، با مو چه ...386 شمارهٔ ۵۱۵: ز مستی دیگران را می کنی تکلیف می ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ