به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمطالع شمارهٔ ۲۲۴: که جز من می تواند تا مرا گرم سخن دارد؟

970عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

که جز من می تواند تا مرا گرم سخن دارد؟

که در آیینه طوطی گفتگو با خویشتن دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1 شمارهٔ ۲۲۳: شود خونریزتر حسنی که عاشق بیشتر ...2 شمارهٔ ۲۲۴: که جز من می تواند تا مرا گرم سخن ...3 شمارهٔ ۲۲۵: به ظاهر چین در ابرو گرچه آن نازآ ...4 شمارهٔ ۲۲۶: نهان در پرده هر موی من آه آتشین ...5 شمارهٔ ۲۲۷: به هر رنگی که باشد دل، همان صورت ...6 شمارهٔ ۲۲۸: که دارم غیر خط تا از رخ او داد م ...7 شمارهٔ ۲۲۹: من آن سیلم که منزل پیش راه من نم ...8 شمارهٔ ۲۳۰: به ماتم هر که کام خود ز افغان تل ...9 شمارهٔ ۲۳۱: سیه مستان غفلت را فلک هشیار می س ...10 شمارهٔ ۲۳۲: آب حیات آتش رخساره ها می است 11 شمارهٔ ۲۳۳: حسنت هلال را به سر آسمان شکست 12 شمارهٔ ۲۳۴: رخسار او مقید زلف بلند نیست 13 شمارهٔ ۲۳۵: ما را شکایت از سخن تلخ یار نیست 14 شمارهٔ ۲۳۶: ما را کنار و بوس توقع ز یار نیست ...15 شمارهٔ ۲۳۷: در گریه بی رخت مژه را اختیار نیس ...16 شمارهٔ ۲۳۸: عمر عزیز قابل سوز و گداز نیست 17 شمارهٔ ۲۳۹: گفتی نمی توان ز لب دلستان گذشت 18 شمارهٔ ۲۴۰: از داغ تازگی جگر پاره پاره یافت 19 شمارهٔ ۲۴۱: از روی عرقناک تو خورشید کباب است ...20 شمارهٔ ۲۴۲: از پرده شرم تو دلم داغ و کباب اس ...21 شمارهٔ ۲۴۳: تنها نه همین با تو مرا روی نیازس ...22 شمارهٔ ۲۴۴: صد در صد آفاق، بیابان جنون است 23 شمارهٔ ۲۴۵: دایم دلم از دخل نفهمیده غمین است ...24 شمارهٔ ۲۴۶: با عشق تو اندیشه کونین گناه است 25 شمارهٔ ۲۴۷: هر قطره شبنم به چمن دانه ذکری اس ...26 شمارهٔ ۲۴۸: هر داغ درین لاله ستان خیمه لیلی ...27 شمارهٔ ۲۴۹: از رفتن گل صحن چمن نوحه سرایی اس ...28 شمارهٔ ۲۵۰: با خوی سرکش او آتش سخن پذیرست 29 شمارهٔ ۲۵۱: رنگ شراب دارد یاقوت درفشانت 30 شمارهٔ ۲۵۲: 31 شمارهٔ ۲۵۳: تواضع خصم بالادست را بی زور می س ...32 شمارهٔ ۲۵۴: دلم چون برگ بید از حرف بی هنگام ...33 شمارهٔ ۲۵۵: تبسم کن که جان باده لعلی قبا سوز ...34 شمارهٔ ۲۵۶: اگر مهر خموشی زان لب شیرین بیان ...35 شمارهٔ ۲۵۷: ز بس گفتار من از دل غبارآلود می ...36 شمارهٔ ۲۵۸: به تمکینی ز جای خویش آن طناز می ...37 شمارهٔ ۲۵۹: زخامی هر کبابی اشک خونین بر زمین ...38 شمارهٔ ۲۶۰: ز ماه روزه حسن آن پری پیکر دو چن ...39 شمارهٔ ۲۶۱: چه پروا عاشق بیتاب را از سوختن ب ...40 شمارهٔ ۲۶۲: بزرگان را به تعلیم کسی حاجت نمی ...41 شمارهٔ ۲۶۳: ز شهرت ناقص از کامل عیاران بیش م ...42 شمارهٔ ۲۶۴: دلی کز خامشی روشن شود مردن نمی د ...43 شمارهٔ ۲۶۵: ز بی دردی پر و بال طلب از کار می ...44 شمارهٔ ۲۶۶: مزن ای سرو با شمشاد او لاف از خر ...45 شمارهٔ ۲۶۷: نگردم چون سبو غافل ز حفظ آبروی خ ...46 شمارهٔ ۲۶۸: گریبان چاک در گلشن چو آن طناز می ...47 شمارهٔ ۲۶۹: ز ماه نوگشاد عقده دلها نمی آید 48 شمارهٔ ۲۷۰: به قلب خصم عاجز تاختن از ما نمی ...49 شمارهٔ ۲۷۱: به روی نرم، کار از اهل دنیا برنم ...50 شمارهٔ ۲۷۲: نشاط ظاهری دل را گره از کار نگشا ...51 شمارهٔ ۲۷۳: چون فروزان ز می آن آینه طلعت گرد ...52 شمارهٔ ۲۷۴: سر ما گرم ز زور می بی غش گردد 53 شمارهٔ ۲۷۵: صحبت مردم افسرده سکون می آرد 54 شمارهٔ ۲۷۶: صبح وصل است و مرا حال چنین می گذ ...55 شمارهٔ ۲۷۷: طفل محبوبم اگر رخ ز شراب افروزد 56 شمارهٔ ۲۷۸: بی تائمل به مقامی دل غافل نرسد 57 شمارهٔ ۲۷۹: از سفر با رخ افروخته جانان آمد 58 شمارهٔ ۲۸۰: اهل بازار ز زهاد به انصافترند 59 شمارهٔ ۲۸۱: پیش سایل چه ضرورست بپا برخیزند؟ 60 شمارهٔ ۲۸۲: گر مصور قلم از موی میان تو کند 61 شمارهٔ ۲۸۳: اول و آخر الله ازان آه بود 62 شمارهٔ ۲۸۴: از حیات آنچه ترا صرف به طاعات شو ...63 شمارهٔ ۲۸۵: حسن اگر بدرقه شعله آواز شود 64 شمارهٔ ۲۸۶: گر چنین جلوه گر آن سرو قباپوش شو ...65 شمارهٔ ۲۸۷: زود از خنده بی مغز دهن بسته شود 66 شمارهٔ ۲۸۸: یوسف از دیدن رخسار تو خودبین نشو ...67 شمارهٔ ۲۸۹: دل سودازده داغ تو به افسر ندهد 68 شمارهٔ ۲۹۰: گریه امروز به رنگ دگرم می آید 69 شمارهٔ ۲۹۱: کیست آن کس که نه بر حال مسافر گر ...70 شمارهٔ ۲۹۲: مدار خویش بزرگی که بر شراب نهاد 71 شمارهٔ ۲۹۳: خسیس باده چو نوشد خسیس تر گردد 72 شمارهٔ ۲۹۴: می مدام دل لاله را سیه دارد 73 شمارهٔ ۲۹۵: اگر نه اشک مرادست بر گلو گیرد 74 شمارهٔ ۲۹۶: همین ز می نه رخ بزم ها نگارین شد ...75 شمارهٔ ۲۹۷: ز آفتاب شود خشک خط چو تر باشد 76 شمارهٔ ۲۹۸: خدنگ بی غرضان را خطا نمی باشد 77 شمارهٔ ۲۹۹: ز پیچ و تاب در دل به ما فراز نشد ...78 شمارهٔ ۳۰۰: به روی لاله و گل هر که می نمی نو ...79 شمارهٔ ۳۰۱: پیاله ای به لبم چرخ آشنا نکند 80 شمارهٔ ۳۰۲: دلی که آب شد از عشق برقرار بود 81 شمارهٔ ۳۰۳: دل از رفیق گرانجان ز عمر سیر شود 82 شمارهٔ ۳۰۴: به دست من کمر نازک تو چون آید؟ 83 شمارهٔ ۳۰۵: اگر ز دست تهی، کام برنمی آید 84 شمارهٔ ۳۰۶: نخلی که سرکشی نکند پایمال باد! 85 شمارهٔ ۳۰۷: سیر شکوفه عقل مرا زیر دست کرد 86 شمارهٔ ۳۰۸: در گلشنی که حسن تو عارض جمال کرد ...87 شمارهٔ ۳۰۹: حسن از حجاب، غصه و تشویش می خورد ...88 شمارهٔ ۳۱۰: با جسم کس به عالم بالا نمی رسد 89 شمارهٔ ۳۱۱: دل از سفید گشتن مو ناامید شد 90 شمارهٔ ۳۱۲: حسن تو زیردست خط مشکبار شد 91 شمارهٔ ۳۱۳: غلیان ز دودمان وجود آشکار شد 92 شمارهٔ ۳۱۴: از اختیار دم دل گمراه می زند 93 شمارهٔ ۳۱۵: گر چه در ظاهر به زه دارم کمان اخ ...94 شمارهٔ ۳۱۶: تیشه من چون زند دامان جرائت بر ک ...95 شمارهٔ ۳۱۷: گر باغبان زکات زر گل برون کند 96 شمارهٔ ۳۱۸: اشکم همیشه خون به دل آستین کند 97 شمارهٔ ۳۱۹: خوبان اگر چه زبده اولاد آدمند 98 شمارهٔ ۳۲۰: روشندلان که قبله خود روی او کنند ...99 شمارهٔ ۳۲۱: در حفظ آن کسی که ز می بی خبر شود ...100 شمارهٔ ۳۲۲: بیداد آسمان چه خیال است کم شود 101 شمارهٔ ۳۲۳: از باده چون عقیق تو سیراب می شود ...102 شمارهٔ ۳۲۴: از خود گسسته، بار به دنیا نمی شو ...103 شمارهٔ ۳۲۵: از بانگ نی دلی که جراحت نمی شود 104 شمارهٔ ۳۲۶: از تاج باج خواه فریدون حذر کنید 105 شمارهٔ ۳۲۷: تقصیر میانش ز خم و پیچ ندارد 106 شمارهٔ ۳۲۸: حاشا که طلبکار حق آرام پذیرد 107 شمارهٔ ۳۲۹: جز سرکشی از آدم بی درد چه خیزد؟ 108 شمارهٔ ۳۳۰: از شهد جهان جز غم و تشویش چه خیز ...109 شمارهٔ ۳۳۱: از موی چو کافور دلم بیت حزن شد 110 شمارهٔ ۳۳۲: تا گوهر ذات تو نهان زیر زمین شد 111 شمارهٔ ۳۳۳: می خورد و فروزان شد و از شرم برآ ...112 شمارهٔ ۳۳۴: کی در تن خاکی دل آگاه گذارند؟ 113 شمارهٔ ۳۳۵: طول امر از دل چه خیال است برآید؟ ...114 شمارهٔ ۳۳۶: زنگ از دل ما آن خط شبرنگ زداید 115 شمارهٔ ۳۳۷: خط در دل روشن گهران مهر فزاید 116 شمارهٔ ۳۳۸: در کسوت فقر آن رخ چون ماه ببینید ...117 شمارهٔ ۳۳۹: در صیدگاه دنیا هر کس که هوش دارد ...118 شمارهٔ ۳۴۰: تا خط دمید با من دلدار هم سخن شد ...119 شمارهٔ ۳۴۱: دل ز من خال یار می گیرد 120 شمارهٔ ۳۴۲: هیچ شریفی خسیس رای نباشد 121 شمارهٔ ۳۴۳: خسیس از هنرپیشگان عیب بیند 122 شمارهٔ ۳۴۴: از نمدپوشان زبان طعن را کوتاه دا ...123 شمارهٔ ۳۴۵: گل گلاب از هرزه خندی شد درین نیل ...124 شمارهٔ ۳۴۶: شد فزون در دور خط کیفیت لبهای یا ...125شمارهٔ ۳۴۷: پوچ گو را بر سر گفتار بی حاصل میا ...126شمارهٔ ۳۴۸: وقت خواب ناز، آن مژگان بود خونریز ...127 شمارهٔ ۳۴۹: هر که برگش بیش، وقت مرگ لرزد بیش ...128 شمارهٔ ۳۵۰: هست حاجت در بساط کج کلاهان بیشتر ...129 شمارهٔ ۳۵۱: می رسد هر دم مرا از نوخطان نیش د ...130 شمارهٔ ۳۵۲: بر دل موری درین عبرت سرا غافل مخ ...131 شمارهٔ ۳۵۳: کریم سایل خود را غنی کند یکبار 132 شمارهٔ ۳۵۴: یکی هزار شود داغ در دل افگار 133 شمارهٔ ۳۵۵: ندیده ایم به جز ماه روزه ماه دگر ...134 شمارهٔ ۳۵۶: با چهره شکسته و با چشم اشکبار 135 شمارهٔ ۳۵۷: سامان دهر را همه اسباب غم شمار 136 شمارهٔ ۳۵۸: در دیده ها اگر چه بود راه هند دو ...137 شمارهٔ ۳۵۹: مخور فریب محبت ز ناله همه کس 138 شمارهٔ ۳۶۰: برنیایی خوش به اهل فکر، ناخوش هم ...139 شمارهٔ ۳۶۱: یک سر مو منت از اخوان کم فرصت مک ...140 شمارهٔ ۳۶۲: از ته دل نیست از همصحبتان رنجیدن ...141 شمارهٔ ۳۶۳: یار گندم گون جوی نگذاشت در من عق ...142 شمارهٔ ۳۶۴: در کهنسالی نیفتد کافر از سامان خ ...143 شمارهٔ ۳۶۵: حسن هیهات است بردارد نظر از روی ...144 شمارهٔ ۳۶۶: صنوبر قامتی کز خاک می روید گرفتا ...145 شمارهٔ ۳۶۷: در آن محفل که برخیزد نقاب از روی ...146 شمارهٔ ۳۶۸: تماشای جمال خود چنان برده است از ...147 شمارهٔ ۳۶۹: دل خونین چنان آمیخت با فولاد پیک ...148 شمارهٔ ۳۷۰: قلم ماری است کز رشوت بود افسون گ ...149 شمارهٔ ۳۷۱: به دوری محو از خاطر نگردد قد رعن ...150 شمارهٔ ۳۷۲: سلیمانی است حسن، انگشتری از حلقه ...151 شمارهٔ ۳۷۳: غوطه در زنگ زد آیینه روشن گهرش 152 شمارهٔ ۳۷۴: عمر گویی است سبک، قامت خم چوگانش 153 شمارهٔ ۳۷۵: به عزم صید چنان گرم خاست شهبازش 154 شمارهٔ ۳۷۶: مطرب مکن ز صافی آواز انتعاش 155 شمارهٔ ۳۷۷: محو کی از صفحه دلها شود آثار من؟ ...156 شمارهٔ ۳۷۸: بس که از دوران به سختی بگذرد احو ...157 شمارهٔ ۳۷۹: دارد از سبقت ز چشم بد خطرها جان ...158 شمارهٔ ۳۸۰: از علایق دل ز آب و گل نمی آید بر ...159 شمارهٔ ۳۸۱: آبروی دیده ها باشد ز اشک آتشین 160 شمارهٔ ۳۸۲: در جبین تاک، نور باده بی غش ببین 161 شمارهٔ ۳۸۳: خط مشکین را به گرد خال آن مهوش ب ...162 شمارهٔ ۳۸۴: ز شعر خویش نتوان فیض شعر دیگران ...163 شمارهٔ ۳۸۵: ز شرم افزون توان گل از عذار دلست ...164 شمارهٔ ۳۸۶: ازان خرسند گردیدم ز دیدن ها به ن ...165 شمارهٔ ۳۸۷: ز اهل عقل همواری به مجنونان فزون ...166 شمارهٔ ۳۸۸: جوانی برد با خود آنچه می آمد به ...167 شمارهٔ ۳۸۹: نباشد در مقام دلبری نازک نهال من 168 شمارهٔ ۳۹۰: ندارد حاجت تکرار گفتار تمام من 169 شمارهٔ ۳۹۱: به پرگار از توکل شد چنان برگ و ن ...170 شمارهٔ ۳۹۲: تا سر خود به گریبان نتوانی بردن 171 شمارهٔ ۳۹۳: می گشاید ز خموشان دل بی کینه من 172 شمارهٔ ۳۹۴: اگر عزیز توان شد به آبروی کسان 173 شمارهٔ ۳۹۵: توان به خامشی از عمر کام دل بردن ...174 شمارهٔ ۳۹۶: به طوق غبغب سیمین او نظر واکن 175 شمارهٔ ۳۹۷: عرق به چهره اش از تاب می نشسته ب ...176 شمارهٔ ۳۹۸: از توست آنچه می دهی آن را به دیگ ...177 شمارهٔ ۳۹۹: ز احسان بنای دولت خود باثبات کن 178 شمارهٔ ۴۰۰: ای غنچه لب رعایت اهل نیاز کن 179 شمارهٔ ۴۰۱: عیش جهان در آن لب خندان نظاره کن ...180 شمارهٔ ۴۰۲: پهلو تهی ز ناوک آن دلربا مکن 181 شمارهٔ ۴۰۳: بر جام باده چشم ندارد حباب من 182 شمارهٔ ۴۰۴: در سوختن زیاده شود آب و تاب من 183 شمارهٔ ۴۰۵: متراش خط ز چهره خود پر عتاب من 184 شمارهٔ ۴۰۶: آشفته می شود ز نصیحت دماغ من 185 شمارهٔ ۴۰۷: در لعل یار خنده دندان نما ببین 186 شمارهٔ ۴۰۸: عتاب گلرخان در پرده دارد لطف پنه ...187 شمارهٔ ۴۰۹: زبان در کام کش تا خامشان را همزب ...188 شمارهٔ ۴۱۰: کند گل جمع خود را چون تو در گلزا ...189 شمارهٔ ۴۱۱: سوز داغ دلم ای لاله تو نشناخته ا ...190 شمارهٔ ۴۱۲: بوی گل غنچه شود چون تو به گلزار ...191 شمارهٔ ۴۱۳: جام جم مهر خموشی است اگر بینایی 192 شمارهٔ ۴۱۴: عرق فشان رخ خود از شراب ساخته ای ...193 شمارهٔ ۴۱۵: کیم، به وادی فقر و سلوک نزدیکی 194 شمارهٔ ۴۱۶: عبیر فتنه به زلف سیاهت ارزانی! 195 شمارهٔ ۴۱۷: مخالفت نبود در جهان تنهایی 196 شمارهٔ ۴۱۸: در ماه روزه سیر مه ما نکرده ای 197 شمارهٔ ۴۱۹: ای خط سبز کز لب جانان دمیده ای 198 شمارهٔ ۴۲۰: هر لحظه خرابم کند آن چشم به رنگی ...199 شمارهٔ ۴۲۱: با خود پرداز از منزل طرازی 200 شمارهٔ ۴۲۲: گر می نمی ستانی ای زاهد ریایی 201 شمارهٔ ۴۲۳: در حریمی که لب خود به شکرخنده گش ...202 شمارهٔ ۴۲۴: بر گردن است خون دو صد کشته چون م ...203 شمارهٔ ۴۲۵: ماهی که عرض می دهد از فلس، مال خ ...204 شمارهٔ ۴۲۶: از کرم آن کس که شهرت است مرادش 205 شمارهٔ ۴۲۷: چون آتش است رغبت بی منتهای حرص 206 شمارهٔ ۴۲۸: با قد خم گشته روگردان مشو از راه ...207 شمارهٔ ۴۲۹: بی فسادی نیست گر رو در صلاح آرند ...208 شمارهٔ ۴۳۰: مرو از راه به احسان خسیسانه خلق 209 شمارهٔ ۴۳۱: نیست از گرد مذلت متواضع را باک 210 شمارهٔ ۴۳۲: برات رزق ترا از زراعت ایزد پاک 211 شمارهٔ ۴۳۳: می کند عیب نمایان را هنرپرور کما ...212 شمارهٔ ۴۳۴: روزگاری شد دل افسرده دارم در بغل 213 شمارهٔ ۴۳۵: هر که را از سایلان ناشاد می سازد ...214 شمارهٔ ۴۳۶: هر که از لاغری انگشت نما شد چو ه ...215 شمارهٔ ۴۳۷: تن گران و جان نزار و دل کباب است ...216 شمارهٔ ۴۳۸: لازم یکدیگر افتاده است ناکامی و ...217 شمارهٔ ۴۳۹: حرص کرد از دعوی فقر و فنا شرمنده ...218 شمارهٔ ۴۴۰: می چکد چون شمع آتش از زبان خامه ...219 شمارهٔ ۴۴۱: اشک خونین بس که زد جوش از دل دیو ...220 شمارهٔ ۴۴۲: ناز آن لبها ز خط از قدردانی می ک ...221 شمارهٔ ۴۴۳: گر چه در راه سخن کرده است از سر ...222 شمارهٔ ۴۴۴: از خموشی ما ز دست هرزه نالان رست ...223 شمارهٔ ۴۴۵: ما به رنجش اکتفا از تندخویان کرد ...224 شمارهٔ ۴۴۶: غم به آه از سینه افگار برمی آوری ...225 شمارهٔ ۴۴۷: چند دل ز اندیشه بیش و کم روزی خو ...226 شمارهٔ ۴۴۸: بر زمین خط از خیال سرو قدی می کش ...227 شمارهٔ ۴۴۹: کجا شور قیامت تلخ سازد خواب شیری ...228 شمارهٔ ۴۵۰: ما نه امروز ز گلگشت چمن سیر شدیم 229 شمارهٔ ۴۵۱: چنان که جمله عبادات از وضوست تما ...230 شمارهٔ ۴۵۲: نجست ناوک آهی درست از شستم 231 شمارهٔ ۴۵۳: مرا که هست میسر سبو به دوش کشم 232 شمارهٔ ۴۵۴: به دست چون شکن زلف او شمار کنم 233 شمارهٔ ۴۵۵: کجاست مشت زری تا چو گل به باد ده ...234 شمارهٔ ۴۵۶: دل را ز زلف آن بت پرفن گرفته ام 235 شمارهٔ ۴۵۷: از بس که بی گمان به در دل رسیده ...236 شمارهٔ ۴۵۸: جان دگر ز بوسه دلدار یافتم 237 شمارهٔ ۴۵۹: از جلوه ات ز هوش من زار می روم 238 شمارهٔ ۴۶۰: ما در جهان قرار اقامت نداده ایم 239 شمارهٔ ۴۶۱: ز اهل کرم به هند کسی را ندیده ای ...240 شمارهٔ ۴۶۲: پیوسته ما ز فکر دو عالم مشوشیم 241 شمارهٔ ۴۶۳: ما آبروی فقر به گوهر نمی دهیم 242 شمارهٔ ۴۶۴: طرفی ز نهال قد آن شوخ نبستم 243 شمارهٔ ۴۶۵: از دل نبرد زنگ الم باد بهارم 244 شمارهٔ ۴۶۶: ما از لب خامش ز سخن داد گرفتیم 245 شمارهٔ ۴۶۷: ما همچو شرر تلخی غربت نکشیدیم 246 شمارهٔ ۴۶۸: یک دم که به کف باده گلرنگ نداریم ...247 شمارهٔ ۴۶۹: ز تن عضوی بود دلهای خودکام 248 شمارهٔ ۴۷۰: روی خوبت زنگ خودبینی زدود از گلر ...249 شمارهٔ ۴۷۱: حلقه هر در مشو با قامت همچون کما ...250 شمارهٔ ۴۷۲: نوشها درج است در نیش عتاب آلودگا ...251 شمارهٔ ۴۷۳: عیب دنیا را نمی بینند کوته دیدگا ...252 شمارهٔ ۴۷۴: دل چو روشن گشت در غمخانه دنیا مم ...253 شمارهٔ ۴۷۵: شد چو سوزن خشک، خار از قرب گل پی ...254 شمارهٔ ۴۷۶: کار صوفی چیست، خاطر را مصفا ساخت ...255 شمارهٔ ۴۷۷: هست با قد دو تا برگ اقامت ساختن 256 شمارهٔ ۴۷۸: می کند آتش زبان دفع گزند خویشتن 257 شمارهٔ ۴۷۹: تا کی از عمامه خواهی کوس دانایی ...258 شمارهٔ ۴۸۰: با دل پر خون برون زان زلف شبگون ...259 شمارهٔ ۴۸۱: روی از عالم بگردان، روی در دیوار ...260 شمارهٔ ۴۸۲: شانه در خط معنبر ای صنم داخل مکن ...261 شمارهٔ ۴۸۳: در تلاش آفرین افکار خود رنگین مک ...262 شمارهٔ ۴۸۴: فارغ است از دیو مردم خاطر آزاد م ...263 شمارهٔ ۴۸۵: در جوهر نهفته من سرسری مبین 264 شمارهٔ ۴۸۶: به هیچ جا نرسد زهد خشک صومعه دار ...265 شمارهٔ ۴۸۷: چون برآید دل ز قید زلف عنبرفام ا ...266 شمارهٔ ۴۸۸: هر چه بخشد عالم ناساز می گیرد ز ...267 شمارهٔ ۴۸۹: گر شود گویا به ذکر حق لب خندان ت ...268 شمارهٔ ۴۹۰: بس که سرزد شکوه رزق از لب گویای ...269 شمارهٔ ۴۹۱: قامت او چون شود در بوستان همدوش ...270 شمارهٔ ۴۹۲: زینهار از درد و داغ عشق روگردان ...271 شمارهٔ ۴۹۳: پریزادی است دست آموز زلف مشکبار ...272 شمارهٔ ۴۹۴: یکی صد شد ز خط کیفیت چشم خراب تو ...273 شمارهٔ ۴۹۵: کجا سرپنجه خورشید گیرد جای دست ت ...274 شمارهٔ ۴۹۶: شکر را نی به ناخن می کند دشنام ت ...275 شمارهٔ ۴۹۷: سرونازی که منم محو رخ انور او 276 شمارهٔ ۴۹۸: می چکد بوسه ز لعل لب میخواره تو 277 شمارهٔ ۴۹۹: اگر چه لاله طورست روی روشن او 278 شمارهٔ ۵۰۰: ز انفعال خرام تو آب گردد سرو 279 شمارهٔ ۵۰۱: صد پرده شوختر بود از چشم خال تو 280 شمارهٔ ۵۰۲: خرقه بر دوشان از فرزند و زن بگسی ...281 شمارهٔ ۵۰۳: در علم ظاهری چه کنی عمر خود تباه ...282 شمارهٔ ۵۰۴: ز ذکر جهر مکن منع صوفیان لله 283 شمارهٔ ۵۰۵: از اشک برد راه به کوی تو نظاره 284 شمارهٔ ۵۰۶: زان لب نتوان کرد به دشنام کناره 285 شمارهٔ ۵۰۷: چند غم از دل به اشک لاله گون شوی ...286 شمارهٔ ۵۰۸: ای ز خاک افتادگان کاکلت سنبل یکی ...287 شمارهٔ ۵۰۹: قد رعنای ترا تا دید، از شرمندگی 288 شمارهٔ ۵۱۰: خون تاک از شوق می جوشد اگر ساغرز ...289 شمارهٔ ۵۱۱: این که زاهد کرد پهلوی خود از دنی ...290 شمارهٔ ۵۱۲: خضاب تازه ای هر دم به روی کار می ...291 شمارهٔ ۵۱۳: میم در جام، اخگر در گریبان است پ ...292 شمارهٔ ۵۱۴: گرفتم سال را پنهان کنی، با مو چه ...293 شمارهٔ ۵۱۵: ز مستی دیگران را می کنی تکلیف می ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ