کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در محبت چون زدی گام نخست

    قبض و بسط از گردش احوال تست

    هر فتوحی کز بر جانان رسد

    بیدلان را مژده درمان رسد

    بشکفد گلها ز باغ خوشدلی

    روی دل گردد ز اندُه صیقلی

    دل ز شادی چون شود مست و خراب

    نفس را بوئی رساند از شراب

    شرط باشد هر که میگیرد بدست

    خاک را از جرعۀ سازند مست

    نفس را از جرعه آرد در خوشی

    دست بردارد ز بهر سرکشی

    عزت عشقش کشد در پیچ و خم

    آن همه شادی بدل گردد بغم

    قسم او گردد ز باغ روزگار

    هرگلی را بر جگر صد گونه خار

    نفس گل را باشد این معنی عیان

    مرغ دل را برتر آمد آشیان

    راست پرسی این همه هستی تست

    این همه درد سر از مستی تست

    این سر پر درد را گر آگهی

    در گریبان فناکش تا رهی

    نیستی جولانگه اهل دلست

    شاه راه عاشقان کاملست

    جان عاشق دوسترا طالب شود

    نور حق باهستیش غالب شود

    گفت مردی کاندرین ره کاملست

    نیستی راهست و هستی منزلست

    ره مخوفست ای غریب هر دری

    جهد میکن تا ازین ره بگذری

    چون فنا گردی فنا اندر فنا

    از بقای حق رسی اندر بقا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha