امروز عاشوراست یا عید قربان است
کرب و بلا یکسر از خون گلستان است
*****
ملک و ملک گریان ارض و سما لرزان
آدم به بیتابی عالم در افغان است
*****
بن سعد کافر بسته چشم از راه بدنامی
بنهاده پا در راه کفر و رسم بدنامی
*****
سیراب، از آب فرات از کوفی و شامی
فرزند پیغمبر مظلوم و عطشان است
*****
از بهر فرمان عبیدالله بد آئین
بستند چشم از احترام عترت یاسین
*****
با خویشتن یک دم نگفت از کوفی بیدین
آخر حسین بر ما امروز مهمان است
*****
کردند چون بیکس ز قتل نوجوانانش
شمر لعین آمد برای غارت جانش
*****
یک تن نگفت ای شمر تر کن کام عطشانش
این تشنه مظلوم آخر مسلمان است
*****
چون دید احوال حسین بیمعینش را
زینب طلب کرد از نجف باب غمینش را
*****
گفت ای پدر بین شمر شوم و ظلم و کینش را
با توسن بیداد سرگرم جولان است
*****
بابا بیا هنگامه محشر تماشا کن
از خیمهگاه شاه بیسر سیر یغما کن
*****
یک دم نظر بر زینت آغوش زهرا کن
بی سر حسین تو در خاک غلطانست
*****
بنگر ز سیلی گشته نیلی روی طفلانت
بر گیر از آل زنا داد یتیمانت
*****
کن دست بر تیغ دو سر دستم به دامانت
(صامت) از این ماتم پیوسته گریانست