کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خسرو بی‌سر ای باب گرامم

    بردند ز کویت آخر سوی شامم

    *****

    در شام غریبان دادند مقامم

    تلخ است از این جور از بهر تو کامم

    *****

    صیاد قضا بود عمری به کمینم

    تا خود به کدامین درگاه نشینم

    *****

    اکنون به ییمی افکند اسیرم

    کس نیست رساند پیش تو پیامم

    *****

    بردار سر خویش از بهر نظاره

    دوران به سکینه بسته ره چاره

    *****

    ریزد ز دو چشم اشک چو ستاره

    کردند سفر را از جور حرامم

    *****

    دوران ز غمت خاک آخر بسرم کرد

    از سنگ عدالت بی‌بال و پرم کرد

    *****

    در وای غربت خوش دربدرم کرد

    در گوشه محنت جا داد مدامم

    *****

    بستی ز چه رو چشم از دختر زارت

    ایجان و تن من بادا به نثارت

    *****

    کردند مرا دور از قرب جوارت

    در کنج خرابه دادند مقامم

    *****

    بگرفته ز بس شمر بر من ز ستم تنگ

    شیون شده کارم چون مرغ شباهنگ

    *****

    لرزد دل دشمن سوزد جگر سنگ

    از ناله صبحم از گریه شامم

    *****

    بر آه و فغانم یک تن ندهد گوش

    از جور سنان دل در سینه زند جوش

    *****

    سیلی زدنم شمر بنموده فراموش

    کز آل رسولم وز نسل امامم

    *****

    در قید یتیمی هر کس که اسیر است

    اندر نظر خلق پیوسته حقیر است

    *****

    با پیک اجل گو زود آی که دیر است

    شد زندگی دهر ای باب حرامم

    *****

    اکنون که نمودند این قوم ز کینه

    راست بسر نی ای مهر مدینه

    *****

    کی گوشه چشمی گاهی بسکینه

    ای بدر منیرم ای ماه تمام

    *****

    ای گروه یکتا ای درج کرامت

    ای اختر تابان در برج امامت

    *****

    ای دادرس خلق در روز قیامت

    شویاور (صامت) از هول قیامم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha