به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نیست ممکن که شود از دلی شاد فلک
بشنود چون ز غم قاسم داماد فلک
کاش میرفت پس از نوگل گلزار حسین
خرمن عشرت عالم همه بر باد فلک
از تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
زدی آتش به جهان خانهات آباد فلک
ز تو فریاد فلک
ساختی حجله دادمادی او را بر پا
تا کنی شاد دل وی به صف کرب و بلا
کشتی او را دل پرحسرت و تا روز جزا
وعده وصل عروسش ز تو افتاد فلک
ز تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
دید چون مادر قاسم که در آن دشت محن
قاسم از بهر شهادت به بدن کرده کفن
گفت زین گردش وارونه شد ای چرخ کهن
خانه صبر مرا رخنه به بنیاد فلک
قاسم افتاد بسر چون هوس میدانش
فاطمه زین سخن افتاد شرر بر جانش
کان عروسی که ز خون گشت حنابندانش
دیگر از عشرت دنیا نکند یاد فلک
زدم آتش به جهان خانهات آباد فلک
گشت تا منزل قاسم بسر حجله خاک
جگر (صامت) افسرده ز غم شد صد چاک
در دل خاک شود زین غم عظمی چو هلاک
افکند زلزله در عالم ایجاد فلک
ز تو فریاد فلک داد و بیدا فلک
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.