کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جوانی خار کن بر خار می‌خفت
    کسی گل بر سرش کرد، آن جوان گفت
    مرا تا خار دامن گیر گشتست
    گل اندر خاطرم کمتر گذشتست
    ز خاری هر که او پیوند بیند
    همان بهتر که: گل دیگر نچیند
    به تنهایی مرا خاری تمامست
    وصال گل به انبازی حرامست
    درین بستان گل رنگین چه جویی؟
    که دارد حسن او داغ دو رویی
    اگر خاری کند وقت ترا خوش
    بر افشان دامن گل را به آتش
    ز گل رویان تر دامن چه جویی؟
    که بر هرکس بخندد از دو رویی
    بتان بی‌وفا خود را پرستند
    دلیران این چنین بتها شکستند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha