به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانیرباعیاتشمارهٔ ۱۸: بی خویشتنم و دیش یگانه ی ماست

2310عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بی خویشتنم و دیش یگانه ی ماست

فریاد ز دست آنک هم خانه ی ماست

من مجنونم در طلب و او لیلی

پس عقل و دین رتبه دیوانه ماست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷: زین واقعه سیاره و افلاک بسوخت 2شمارهٔ ۱۸: بی خویشتنم و دیش یگانه ی ماست 3شمارهٔ ۱۹: جان زنده دل از نسیم جانانه ماست 4شمارهٔ ۲۰: آنی تو که شیوه تو برگزیده ی ماست 5شمارهٔ ۲۱: نه در خور اوییم و نه او لایق ماست 6شمارهٔ ۲۲: معموری روزگار ویرانی ماست 7شمارهٔ ۲۳: هر دم که خیال از نظرم بگذشتست 8شمارهٔ ۲۴: آسوده دلی که زیر بار غم تست 9شمارهٔ ۲۵: محصول من از باده پرستی غم تست 10شمارهٔ ۲۶: از روی تو در نظر خیالی ماندست 11شمارهٔ ۲۷: این دست اگر چه زیر سرها بودست 12شمارهٔ ۲۸: گفتم که برای ما قرینی بفرست 13شمارهٔ ۲۹: درد سر بنده را مداوا بفرست 14شمارهٔ ۳۰: در مذهب عاشقان قراری دگر است 15شمارهٔ ۳۱: ما کافر عشقیم مسلمان دگرست 16شمارهٔ ۳۲: در عالم عقل مدخل عشق خوشست 17شمارهٔ ۳۳: هر چند که اضطراب بیش از پیش است 18شمارهٔ ۳۴: آب دهن و دلت اگر تاریکست 19شمارهٔ ۳۵: یاد تو به هر صبوح مفتوح منست 20شمارهٔ ۳۶: از اصل نیاز کدیه شاهی منست 21شمارهٔ ۳۷: جام جم سعد دین نزاری اینست 22شمارهٔ ۳۸: آن کس که ورای کفر و ایمان من اوست 23شمارهٔ ۳۹: مخموری ما ز مستی مستی اوست 24شمارهٔ ۴۰: آنجا که به فال نیست آزردن دوست 25شمارهٔ ۴۱: ای گوشت خران دنبه ارزان نیکوست 26شمارهٔ ۴۲: ای یار حجاب ما همه از ماییست 27شمارهٔ ۴۳: در دیده ی ابر این زمستان نم نیست 28شمارهٔ ۴۴: ای یار اگر از بدو ازل وصلی نیست 29شمارهٔ ۴۵: خون آمد و پیراهن چشمم بگرفت 30شمارهٔ ۴۶: ختمست به غمزه دلبری بر چشمت 31شمارهٔ ۴۷: گفتی که کی آمد و کجا بود و کجاست 32شمارهٔ ۴۸: از دست رقیبان مخالف چپ و راست 33شمارهٔ ۴۹: چشم تو ز بس که کرد خون از چپ و راس ...34شمارهٔ ۵۰: با یار بگفتم به زبانی که مراست 35شمارهٔ ۵۱: هر صبح که جام عشق گیرم بر دست 36شمارهٔ ۵۲: دیرست که خواجه مجددین از سر دست 37شمارهٔ ۵۳: در دامن دوستان دانا زن دست 38شمارهٔ ۵۴: گویند که ای زمام دل داده ز دست 39شمارهٔ ۵۵: ای دل چو بدو نیک جهان بر گذرست 40شمارهٔ ۵۶: زان روی که روی عاشقان در یادست 41شمارهٔ ۵۷: می گر چه که طبع تلخ، شورانگیز ست 42شمارهٔ ۵۸: با دیده و ره ندیده بسیار کس است 43شمارهٔ ۵۹: گر هیچ هدایتی کند عزمی جست 44شمارهٔ ۶۰: دیدار به ما نمود و در پرده نشست 45شمارهٔ ۶۱: کفر از سر زلفین تو در عین حق است 46شمارهٔ ۶۲: بیداد ز عقل و خرد و هوش و دل است 47شمارهٔ ۶۳: تشنیع که می زنند بر من چهار است 48شمارهٔ ۶۴: خودین چه کند چون نظرش کوتاه است 49شمارهٔ ۶۵: در هر دوری عاشق و معشوقی هست 50شمارهٔ ۶۶: گوید به من که چونی و حالت چیست 51شمارهٔ ۶۷: بس خلق که بر آمده (و) رفته گریست 52شمارهٔ ۶۸: من مستم و مستی من از بی خبریست 53شمارهٔ ۶۹: دیر آمد و زود برفت و ما را بگذاشت 54شمارهٔ ۷۰: جل صبح خمیر خاک آدم که سرشت 55شمارهٔ ۷۱: زان طایفه نیستم که نازم به بهشت 56شمارهٔ ۷۲: ای مطلع آفتاب رخشان، رایت 57شمارهٔ ۷۳: ایزد به تو زینت جهانبانی داد 58شمارهٔ ۷۴: هر دم زدنی فلک دگرگون گردد 59شمارهٔ ۷۵: هر لحظه دمم غمت فرو می‌بندد 60شمارهٔ ۷۶: هر کز تو برید، کی کجا پیوندد 61شمارهٔ ۷۷: ما را غم تو زیر و زبر می دارد 62شمارهٔ ۷۸: ای شمس سرت میل به پستی دارد 63شمارهٔ ۷۹: جانست شراب ترک جان نتوان کرد 64شمارهٔ ۸۰: گر عزم شرایع و سن خواهم کرد 65شمارهٔ ۸۱: آمد به برم یار و شبیخون آورد 66شمارهٔ ۸۲: آن روز نگر که جان کم تن گیرد 67شمارهٔ ۸۳: سودای تو دست در گریبانم زد 68شمارهٔ ۸۴: بزمی است که اهل دل چنین جا باشد 69شمارهٔ ۸۵: آنرا که سر و دل ملامت باشد 70شمارهٔ ۸۶: از دوست مرا وانگری بس باشد 71شمارهٔ ۸۷: یک نکته گر از لفظ مقدس باشد 72شمارهٔ ۸۸: پیوند حقیقی کشش جان باشد 73شمارهٔ ۸۹: می آینه‌ی خاطر رخشان باشد 74شمارهٔ ۹۰: بارم که به خُلق و خَلق نیکو باشد 75شمارهٔ ۹۱: با ما نه جهنم و نه مینو باشد 76شمارهٔ ۹۲: کُنجی که درو گنج الهی باشد 77شمارهٔ ۹۳: روزی که مرا از تو جدایی باشد 78شمارهٔ ۹۴: کی همچو تو مریم آستینی باشد 79شمارهٔ ۹۵: بر من به سر از عمر چنین خواهد شد 80شمارهٔ ۹۶: ای عقل چرا زبون دل باید شد 81شمارهٔ ۹۷: می‌ترسم از آن خط که جهان در تو کشد 82شمارهٔ ۹۸: ای دل سر و کارت ار چه بی‌سامان شد 83شمارهٔ ۹۹: این ره روشن مرا ز انفاس تو شد 84شمارهٔ ۱۰۰: می ده که ز جانم رمقی بیش نماند 85شمارهٔ ۱۰۱: آن به که ز روزگار نیکی ماند 86شمارهٔ ۱۰۲: دروازه‌ی روزگار اگر بربندند 87شمارهٔ ۱۰۳: در حلقه عشق هر که را جا کردند 88شمارهٔ ۱۰۴: ای یار به تو گر دگری بفرستند 89شمارهٔ ۱۰۵: مهر و مه اگر مهر نگینت بوسند 90شمارهٔ ۱۰۶: این دم همه کس را نبود تا که زند 91شمارهٔ ۱۰۷: آن‌ها که همیشه در قیامت باشند 92شمارهٔ ۱۰۸: با ما نه کند مگر از آنها که کند 93شمارهٔ ۱۰۹: عشقی که چو عشق ماست نقصان نکند 94شمارهٔ ۱۱۰: ناهید زرشک پیرهن پاره کند 95شمارهٔ ۱۱۱: هر جا که گدایی و شهی خواهد بود 96شمارهٔ ۱۱۲: آن کو زمی شبانه مخمور بود 97شمارهٔ ۱۱۳: در فطرت من گر گل و گر خار بود 98شمارهٔ ۱۱۴: هرگز دل من زبخت خشنود نبود

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ