به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانیرباعیاتشمارهٔ ۳۰: در مذهب عاشقان قراری دگر است

2340عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در مذهب عاشقان قراری دگر است

این باده عشق را قراری دگر است

هر علم که در مدرسه حاصل کردم

کاری دگرست و عشق کاری دگرست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۹: درد سر بنده را مداوا بفرست 2شمارهٔ ۳۰: در مذهب عاشقان قراری دگر است 3شمارهٔ ۳۱: ما کافر عشقیم مسلمان دگرست 4شمارهٔ ۳۲: در عالم عقل مدخل عشق خوشست 5شمارهٔ ۳۳: هر چند که اضطراب بیش از پیش است 6شمارهٔ ۳۴: آب دهن و دلت اگر تاریکست 7شمارهٔ ۳۵: یاد تو به هر صبوح مفتوح منست 8شمارهٔ ۳۶: از اصل نیاز کدیه شاهی منست 9شمارهٔ ۳۷: جام جم سعد دین نزاری اینست 10شمارهٔ ۳۸: آن کس که ورای کفر و ایمان من اوست 11شمارهٔ ۳۹: مخموری ما ز مستی مستی اوست 12شمارهٔ ۴۰: آنجا که به فال نیست آزردن دوست 13شمارهٔ ۴۱: ای گوشت خران دنبه ارزان نیکوست 14شمارهٔ ۴۲: ای یار حجاب ما همه از ماییست 15شمارهٔ ۴۳: در دیده ی ابر این زمستان نم نیست 16شمارهٔ ۴۴: ای یار اگر از بدو ازل وصلی نیست 17شمارهٔ ۴۵: خون آمد و پیراهن چشمم بگرفت 18شمارهٔ ۴۶: ختمست به غمزه دلبری بر چشمت 19شمارهٔ ۴۷: گفتی که کی آمد و کجا بود و کجاست 20شمارهٔ ۴۸: از دست رقیبان مخالف چپ و راست 21شمارهٔ ۴۹: چشم تو ز بس که کرد خون از چپ و راس ...22شمارهٔ ۵۰: با یار بگفتم به زبانی که مراست 23شمارهٔ ۵۱: هر صبح که جام عشق گیرم بر دست 24شمارهٔ ۵۲: دیرست که خواجه مجددین از سر دست 25شمارهٔ ۵۳: در دامن دوستان دانا زن دست 26شمارهٔ ۵۴: گویند که ای زمام دل داده ز دست 27شمارهٔ ۵۵: ای دل چو بدو نیک جهان بر گذرست 28شمارهٔ ۵۶: زان روی که روی عاشقان در یادست 29شمارهٔ ۵۷: می گر چه که طبع تلخ، شورانگیز ست 30شمارهٔ ۵۸: با دیده و ره ندیده بسیار کس است 31شمارهٔ ۵۹: گر هیچ هدایتی کند عزمی جست 32شمارهٔ ۶۰: دیدار به ما نمود و در پرده نشست 33شمارهٔ ۶۱: کفر از سر زلفین تو در عین حق است 34شمارهٔ ۶۲: بیداد ز عقل و خرد و هوش و دل است 35شمارهٔ ۶۳: تشنیع که می زنند بر من چهار است 36شمارهٔ ۶۴: خودین چه کند چون نظرش کوتاه است 37شمارهٔ ۶۵: در هر دوری عاشق و معشوقی هست 38شمارهٔ ۶۶: گوید به من که چونی و حالت چیست 39شمارهٔ ۶۷: بس خلق که بر آمده (و) رفته گریست 40شمارهٔ ۶۸: من مستم و مستی من از بی خبریست 41شمارهٔ ۶۹: دیر آمد و زود برفت و ما را بگذاشت 42شمارهٔ ۷۰: جل صبح خمیر خاک آدم که سرشت 43شمارهٔ ۷۱: زان طایفه نیستم که نازم به بهشت 44شمارهٔ ۷۲: ای مطلع آفتاب رخشان، رایت 45شمارهٔ ۷۳: ایزد به تو زینت جهانبانی داد 46شمارهٔ ۷۴: هر دم زدنی فلک دگرگون گردد 47شمارهٔ ۷۵: هر لحظه دمم غمت فرو می‌بندد 48شمارهٔ ۷۶: هر کز تو برید، کی کجا پیوندد 49شمارهٔ ۷۷: ما را غم تو زیر و زبر می دارد 50شمارهٔ ۷۸: ای شمس سرت میل به پستی دارد 51شمارهٔ ۷۹: جانست شراب ترک جان نتوان کرد 52شمارهٔ ۸۰: گر عزم شرایع و سن خواهم کرد 53شمارهٔ ۸۱: آمد به برم یار و شبیخون آورد 54شمارهٔ ۸۲: آن روز نگر که جان کم تن گیرد 55شمارهٔ ۸۳: سودای تو دست در گریبانم زد 56شمارهٔ ۸۴: بزمی است که اهل دل چنین جا باشد 57شمارهٔ ۸۵: آنرا که سر و دل ملامت باشد 58شمارهٔ ۸۶: از دوست مرا وانگری بس باشد 59شمارهٔ ۸۷: یک نکته گر از لفظ مقدس باشد 60شمارهٔ ۸۸: پیوند حقیقی کشش جان باشد 61شمارهٔ ۸۹: می آینه‌ی خاطر رخشان باشد 62شمارهٔ ۹۰: بارم که به خُلق و خَلق نیکو باشد 63شمارهٔ ۹۱: با ما نه جهنم و نه مینو باشد 64شمارهٔ ۹۲: کُنجی که درو گنج الهی باشد 65شمارهٔ ۹۳: روزی که مرا از تو جدایی باشد 66شمارهٔ ۹۴: کی همچو تو مریم آستینی باشد 67شمارهٔ ۹۵: بر من به سر از عمر چنین خواهد شد 68شمارهٔ ۹۶: ای عقل چرا زبون دل باید شد 69شمارهٔ ۹۷: می‌ترسم از آن خط که جهان در تو کشد 70شمارهٔ ۹۸: ای دل سر و کارت ار چه بی‌سامان شد 71شمارهٔ ۹۹: این ره روشن مرا ز انفاس تو شد 72شمارهٔ ۱۰۰: می ده که ز جانم رمقی بیش نماند 73شمارهٔ ۱۰۱: آن به که ز روزگار نیکی ماند 74شمارهٔ ۱۰۲: دروازه‌ی روزگار اگر بربندند 75شمارهٔ ۱۰۳: در حلقه عشق هر که را جا کردند 76شمارهٔ ۱۰۴: ای یار به تو گر دگری بفرستند 77شمارهٔ ۱۰۵: مهر و مه اگر مهر نگینت بوسند 78شمارهٔ ۱۰۶: این دم همه کس را نبود تا که زند 79شمارهٔ ۱۰۷: آن‌ها که همیشه در قیامت باشند 80شمارهٔ ۱۰۸: با ما نه کند مگر از آنها که کند 81شمارهٔ ۱۰۹: عشقی که چو عشق ماست نقصان نکند 82شمارهٔ ۱۱۰: ناهید زرشک پیرهن پاره کند 83شمارهٔ ۱۱۱: هر جا که گدایی و شهی خواهد بود 84شمارهٔ ۱۱۲: آن کو زمی شبانه مخمور بود 85شمارهٔ ۱۱۳: در فطرت من گر گل و گر خار بود 86شمارهٔ ۱۱۴: هرگز دل من زبخت خشنود نبود

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ