به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانیرباعیاتشمارهٔ ۵۳: در دامن دوستان دانا زن دست

2750عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در دامن دوستان دانا زن دست

گر دانایی توان ز نادانی رست

با آنک سخن ز نیستی باید گفت

هرگز نتوان گفت ز هستیت هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۲: دیرست که خواجه مجددین از سر دست 2شمارهٔ ۵۳: در دامن دوستان دانا زن دست 3شمارهٔ ۵۴: گویند که ای زمام دل داده ز دست 4شمارهٔ ۵۵: ای دل چو بدو نیک جهان بر گذرست 5شمارهٔ ۵۶: زان روی که روی عاشقان در یادست 6شمارهٔ ۵۷: می گر چه که طبع تلخ، شورانگیز ست 7شمارهٔ ۵۸: با دیده و ره ندیده بسیار کس است 8شمارهٔ ۵۹: گر هیچ هدایتی کند عزمی جست 9شمارهٔ ۶۰: دیدار به ما نمود و در پرده نشست 10شمارهٔ ۶۱: کفر از سر زلفین تو در عین حق است 11شمارهٔ ۶۲: بیداد ز عقل و خرد و هوش و دل است 12شمارهٔ ۶۳: تشنیع که می زنند بر من چهار است 13شمارهٔ ۶۴: خودین چه کند چون نظرش کوتاه است 14شمارهٔ ۶۵: در هر دوری عاشق و معشوقی هست 15شمارهٔ ۶۶: گوید به من که چونی و حالت چیست 16شمارهٔ ۶۷: بس خلق که بر آمده (و) رفته گریست 17شمارهٔ ۶۸: من مستم و مستی من از بی خبریست 18شمارهٔ ۶۹: دیر آمد و زود برفت و ما را بگذاشت 19شمارهٔ ۷۰: جل صبح خمیر خاک آدم که سرشت 20شمارهٔ ۷۱: زان طایفه نیستم که نازم به بهشت 21شمارهٔ ۷۲: ای مطلع آفتاب رخشان، رایت 22شمارهٔ ۷۳: ایزد به تو زینت جهانبانی داد 23شمارهٔ ۷۴: هر دم زدنی فلک دگرگون گردد 24شمارهٔ ۷۵: هر لحظه دمم غمت فرو می‌بندد 25شمارهٔ ۷۶: هر کز تو برید، کی کجا پیوندد 26شمارهٔ ۷۷: ما را غم تو زیر و زبر می دارد 27شمارهٔ ۷۸: ای شمس سرت میل به پستی دارد 28شمارهٔ ۷۹: جانست شراب ترک جان نتوان کرد 29شمارهٔ ۸۰: گر عزم شرایع و سن خواهم کرد 30شمارهٔ ۸۱: آمد به برم یار و شبیخون آورد 31شمارهٔ ۸۲: آن روز نگر که جان کم تن گیرد 32شمارهٔ ۸۳: سودای تو دست در گریبانم زد 33شمارهٔ ۸۴: بزمی است که اهل دل چنین جا باشد 34شمارهٔ ۸۵: آنرا که سر و دل ملامت باشد 35شمارهٔ ۸۶: از دوست مرا وانگری بس باشد 36شمارهٔ ۸۷: یک نکته گر از لفظ مقدس باشد 37شمارهٔ ۸۸: پیوند حقیقی کشش جان باشد 38شمارهٔ ۸۹: می آینه‌ی خاطر رخشان باشد 39شمارهٔ ۹۰: بارم که به خُلق و خَلق نیکو باشد 40شمارهٔ ۹۱: با ما نه جهنم و نه مینو باشد 41شمارهٔ ۹۲: کُنجی که درو گنج الهی باشد 42شمارهٔ ۹۳: روزی که مرا از تو جدایی باشد 43شمارهٔ ۹۴: کی همچو تو مریم آستینی باشد 44شمارهٔ ۹۵: بر من به سر از عمر چنین خواهد شد 45شمارهٔ ۹۶: ای عقل چرا زبون دل باید شد 46شمارهٔ ۹۷: می‌ترسم از آن خط که جهان در تو کشد 47شمارهٔ ۹۸: ای دل سر و کارت ار چه بی‌سامان شد 48شمارهٔ ۹۹: این ره روشن مرا ز انفاس تو شد 49شمارهٔ ۱۰۰: می ده که ز جانم رمقی بیش نماند 50شمارهٔ ۱۰۱: آن به که ز روزگار نیکی ماند 51شمارهٔ ۱۰۲: دروازه‌ی روزگار اگر بربندند 52شمارهٔ ۱۰۳: در حلقه عشق هر که را جا کردند 53شمارهٔ ۱۰۴: ای یار به تو گر دگری بفرستند 54شمارهٔ ۱۰۵: مهر و مه اگر مهر نگینت بوسند 55شمارهٔ ۱۰۶: این دم همه کس را نبود تا که زند 56شمارهٔ ۱۰۷: آن‌ها که همیشه در قیامت باشند 57شمارهٔ ۱۰۸: با ما نه کند مگر از آنها که کند 58شمارهٔ ۱۰۹: عشقی که چو عشق ماست نقصان نکند 59شمارهٔ ۱۱۰: ناهید زرشک پیرهن پاره کند 60شمارهٔ ۱۱۱: هر جا که گدایی و شهی خواهد بود 61شمارهٔ ۱۱۲: آن کو زمی شبانه مخمور بود 62شمارهٔ ۱۱۳: در فطرت من گر گل و گر خار بود 63شمارهٔ ۱۱۴: هرگز دل من زبخت خشنود نبود

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ