به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانیرباعیاتشمارهٔ ۲۳: هر دم که خیال از نظرم بگذشتست

2270عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هر دم که خیال از نظرم بگذشتست

صد نیز جفا بر جگرم بگذشتست

چون شرح دهم که تا رفتم ز برت

از حادثه ها چه بر سرم بگذشتست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۲: معموری روزگار ویرانی ماست 2شمارهٔ ۲۳: هر دم که خیال از نظرم بگذشتست 3شمارهٔ ۲۴: آسوده دلی که زیر بار غم تست 4شمارهٔ ۲۵: محصول من از باده پرستی غم تست 5شمارهٔ ۲۶: از روی تو در نظر خیالی ماندست 6شمارهٔ ۲۷: این دست اگر چه زیر سرها بودست 7شمارهٔ ۲۸: گفتم که برای ما قرینی بفرست 8شمارهٔ ۲۹: درد سر بنده را مداوا بفرست 9شمارهٔ ۳۰: در مذهب عاشقان قراری دگر است 10شمارهٔ ۳۱: ما کافر عشقیم مسلمان دگرست 11شمارهٔ ۳۲: در عالم عقل مدخل عشق خوشست 12شمارهٔ ۳۳: هر چند که اضطراب بیش از پیش است 13شمارهٔ ۳۴: آب دهن و دلت اگر تاریکست 14شمارهٔ ۳۵: یاد تو به هر صبوح مفتوح منست 15شمارهٔ ۳۶: از اصل نیاز کدیه شاهی منست 16شمارهٔ ۳۷: جام جم سعد دین نزاری اینست 17شمارهٔ ۳۸: آن کس که ورای کفر و ایمان من اوست 18شمارهٔ ۳۹: مخموری ما ز مستی مستی اوست 19شمارهٔ ۴۰: آنجا که به فال نیست آزردن دوست 20شمارهٔ ۴۱: ای گوشت خران دنبه ارزان نیکوست 21شمارهٔ ۴۲: ای یار حجاب ما همه از ماییست 22شمارهٔ ۴۳: در دیده ی ابر این زمستان نم نیست 23شمارهٔ ۴۴: ای یار اگر از بدو ازل وصلی نیست 24شمارهٔ ۴۵: خون آمد و پیراهن چشمم بگرفت 25شمارهٔ ۴۶: ختمست به غمزه دلبری بر چشمت 26شمارهٔ ۴۷: گفتی که کی آمد و کجا بود و کجاست 27شمارهٔ ۴۸: از دست رقیبان مخالف چپ و راست 28شمارهٔ ۴۹: چشم تو ز بس که کرد خون از چپ و راس ...29شمارهٔ ۵۰: با یار بگفتم به زبانی که مراست 30شمارهٔ ۵۱: هر صبح که جام عشق گیرم بر دست 31شمارهٔ ۵۲: دیرست که خواجه مجددین از سر دست 32شمارهٔ ۵۳: در دامن دوستان دانا زن دست 33شمارهٔ ۵۴: گویند که ای زمام دل داده ز دست 34شمارهٔ ۵۵: ای دل چو بدو نیک جهان بر گذرست 35شمارهٔ ۵۶: زان روی که روی عاشقان در یادست 36شمارهٔ ۵۷: می گر چه که طبع تلخ، شورانگیز ست 37شمارهٔ ۵۸: با دیده و ره ندیده بسیار کس است 38شمارهٔ ۵۹: گر هیچ هدایتی کند عزمی جست 39شمارهٔ ۶۰: دیدار به ما نمود و در پرده نشست 40شمارهٔ ۶۱: کفر از سر زلفین تو در عین حق است 41شمارهٔ ۶۲: بیداد ز عقل و خرد و هوش و دل است 42شمارهٔ ۶۳: تشنیع که می زنند بر من چهار است 43شمارهٔ ۶۴: خودین چه کند چون نظرش کوتاه است 44شمارهٔ ۶۵: در هر دوری عاشق و معشوقی هست 45شمارهٔ ۶۶: گوید به من که چونی و حالت چیست 46شمارهٔ ۶۷: بس خلق که بر آمده (و) رفته گریست 47شمارهٔ ۶۸: من مستم و مستی من از بی خبریست 48شمارهٔ ۶۹: دیر آمد و زود برفت و ما را بگذاشت 49شمارهٔ ۷۰: جل صبح خمیر خاک آدم که سرشت 50شمارهٔ ۷۱: زان طایفه نیستم که نازم به بهشت 51شمارهٔ ۷۲: ای مطلع آفتاب رخشان، رایت 52شمارهٔ ۷۳: ایزد به تو زینت جهانبانی داد 53شمارهٔ ۷۴: هر دم زدنی فلک دگرگون گردد 54شمارهٔ ۷۵: هر لحظه دمم غمت فرو می‌بندد 55شمارهٔ ۷۶: هر کز تو برید، کی کجا پیوندد 56شمارهٔ ۷۷: ما را غم تو زیر و زبر می دارد 57شمارهٔ ۷۸: ای شمس سرت میل به پستی دارد 58شمارهٔ ۷۹: جانست شراب ترک جان نتوان کرد 59شمارهٔ ۸۰: گر عزم شرایع و سن خواهم کرد 60شمارهٔ ۸۱: آمد به برم یار و شبیخون آورد 61شمارهٔ ۸۲: آن روز نگر که جان کم تن گیرد 62شمارهٔ ۸۳: سودای تو دست در گریبانم زد 63شمارهٔ ۸۴: بزمی است که اهل دل چنین جا باشد 64شمارهٔ ۸۵: آنرا که سر و دل ملامت باشد 65شمارهٔ ۸۶: از دوست مرا وانگری بس باشد 66شمارهٔ ۸۷: یک نکته گر از لفظ مقدس باشد 67شمارهٔ ۸۸: پیوند حقیقی کشش جان باشد 68شمارهٔ ۸۹: می آینه‌ی خاطر رخشان باشد 69شمارهٔ ۹۰: بارم که به خُلق و خَلق نیکو باشد 70شمارهٔ ۹۱: با ما نه جهنم و نه مینو باشد 71شمارهٔ ۹۲: کُنجی که درو گنج الهی باشد 72شمارهٔ ۹۳: روزی که مرا از تو جدایی باشد 73شمارهٔ ۹۴: کی همچو تو مریم آستینی باشد 74شمارهٔ ۹۵: بر من به سر از عمر چنین خواهد شد 75شمارهٔ ۹۶: ای عقل چرا زبون دل باید شد 76شمارهٔ ۹۷: می‌ترسم از آن خط که جهان در تو کشد 77شمارهٔ ۹۸: ای دل سر و کارت ار چه بی‌سامان شد 78شمارهٔ ۹۹: این ره روشن مرا ز انفاس تو شد 79شمارهٔ ۱۰۰: می ده که ز جانم رمقی بیش نماند 80شمارهٔ ۱۰۱: آن به که ز روزگار نیکی ماند 81شمارهٔ ۱۰۲: دروازه‌ی روزگار اگر بربندند 82شمارهٔ ۱۰۳: در حلقه عشق هر که را جا کردند 83شمارهٔ ۱۰۴: ای یار به تو گر دگری بفرستند 84شمارهٔ ۱۰۵: مهر و مه اگر مهر نگینت بوسند 85شمارهٔ ۱۰۶: این دم همه کس را نبود تا که زند 86شمارهٔ ۱۰۷: آن‌ها که همیشه در قیامت باشند 87شمارهٔ ۱۰۸: با ما نه کند مگر از آنها که کند 88شمارهٔ ۱۰۹: عشقی که چو عشق ماست نقصان نکند 89شمارهٔ ۱۱۰: ناهید زرشک پیرهن پاره کند 90شمارهٔ ۱۱۱: هر جا که گدایی و شهی خواهد بود 91شمارهٔ ۱۱۲: آن کو زمی شبانه مخمور بود 92شمارهٔ ۱۱۳: در فطرت من گر گل و گر خار بود 93شمارهٔ ۱۱۴: هرگز دل من زبخت خشنود نبود

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ