کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو بر مرکبِ فکر گردم سوار

    نیارم گرفتن عنان استوار

    سر از هر طرف می‌کشد بارگی

    مرا می‌رباید به یک بارگی

    چو قادر نه‌ام بر کمان و کمند

    برون می‌دود صیدم از قیدِ بند

    مرا خود ز عالم برون می‌برد

    چه عالم ز خود هم برون می‌برد

    مشو معترض کو غلو در گرفت

    که این برق در خشک و در تر گرفت

    گر از آتش من خبر داشتی

    چه پروای عیب و هنر داشتی

    سخن باطنی دارد و ظاهری

    بدو نیک را اول و آخری

    تو مرد کدامی و اهل کدام

    نصیب خود ادراک کن والسلام

    جُعَل از گلستان ندارد نصیب

    ز کنّاس گند و ز عطار طیب

    اگر در سیاهیست آب حیات

    ببین چشمه‌ی خضر من در دوات

    به زور و به زرگر به دست آمدی

    سکندر سیاهی پرست آمدی

    ازین جام اگر جرعه‌ای یافتی

    ز هر حرف صد چشمه بشکافتی

    خضِر را ازین چشمه دادند آب

    توهم زین سیاهی طلب کن بیاب

    غلط می‌کنم از سیاهی مجوی

    اگر چشمه خواهی پی خضر پوی

    خضِر را طلب کن که آب حیات

    ازو بازیابی نه از ترّهات

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha