کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا خود در اوقاتِ ردّ و قبول

    نباشد غمِ ترّهاتِ جَهول

    اگر سرِّ مردان ندارم نگاه

    کله سر نبیند دگر سرکلاه

    نیارم به نا محرمان باز گفت

    چه گویم که با من که این راز گفت

    همه هرچه در حقِّ من گفته اند

    نه از من که از خویشتن گفته اند

    اگر معترض طعنه ای می زند

    به خود بر ز خود هم چو قز می تند

    مرا کس نداند که من کیستم

    کدامم کجاام کی ام چیستم

    چه بارست بر جانِ پر درد من

    که خون شد دلِ ناز پروردِ من

    زبس طعنه همواره دل خسته ام

    دلِ خسته در لطفِ حق بسته ام

    چو از بدوِ فطرت قلم می رود

    چه بردستِ من بیش و کم می رود

    دلم موج خون می زند لب خموش

    ملامت روان و من آگنده گوش

    همان به که فی الجمله از هیچ روی

    نگویم سخن تا نگویند گوی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha