به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
برون آمدیم از نشابور مست
سراسیمه و رفته دلها ز دست
مرا یار کی بود بس مهربان
خدایش به رحمت کناد این زمان
بطی داشت اندر بغل پُر شراب
دلی پر نشاط و سری پر شتاب
فرو تاخت تا کاسه گیرد مگر
خطا کرد اسبش درآمد به سر
بیفتاد از اسب و برخاست چست
سلامت شراب آبگینه درست
یکی گفت اگر مرد رستم بدی
و گر شیشه پر آب زمزم بدی
شدی زیر این سرکش تند و تیز
هم آن خرد خرد و هم این ریزه ریز
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.