کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر چه شد از بهر چنین نامه‌ای

    داد مرا گرمی هنگامه ای

    ناز پی آن شد قلم سحر سنج

    کز پی آین مار نشینم به گنج

    من که نهادم ز سخن گنج پاک

    گنج زر اندر نظرم چیست ؟ خاک!

    گر دهدم تا جور سر بلند

    در نتوان باز به در یافگند

    ور ندهد زان خودم رایگان

    رنجه نگردم چو تهی مایگان

    یک جو از ین فن چو به دامن نهم

    ده کنم آن را و به صد تن دهم

    شیرم و رنج از پی یاران برم

    نی چو سگ خانه که تنها خورم

    این همه شربت نه بدان کرده‌ام

    کاب ز دریای کرم خورده‌ام

    هر همه دانند که چندین گهر

    کس نفشاند بدو سه بدره زر

    ور دیدم گنج فریدون و جم

    هدیهٔ یک حرف بود، بلکه کم !

    هر صفتی را که بر انگیختم

    شعبدهٔ تازه درو ریختم

    مور شدم بر شکر خویش و بس

    در نزدم دست به حلوای کس

    هر چه که از دل در مکنون کشم

    زهرهٔ آن نیست که بیرون کشم

    زانکه نگه می‌کنم از هر کران

    ایمنی ام نست زغارت گران

    دزد متاع من و با من به جوش

    شان به زبان آوری و من خموش

    نقد مرا پیش من آرند راست

    من کنم «احسنت!» کز آن شماست!

    شرم ندارند و بخوانند گرم

    با من ومن هیچ نگویم ز شرم

    طرفه که شان دزد من از شرم پاک

    حاجب کالا من و من شرم ناک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha