به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گفت به حاجب که بشه باز پوی
خدمت من گوی و پس آنگه بگوی
با منت از بهر تمنای ملک
خام بود پختن سودای ملک
پختهئی آخر ! دم خامان مزن
من زتو زادم! نه تو زادی زمن
ملک به میراث نیابد کسی
تا نزند تیغ دو بسی
نیستم آن طفل دیدی نخست
بالغ ملکم به بلاغت درست
خرد مخوانم که ز دور ز من
داد خدا دور بزرگی به من
جز تو کسی گردم این در زدی ،
سرزنش تیغ منش سر زدی
لیک توئی چون به پی این سریر
من ندهم ، گر تو توانی بگیر !
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.