کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دولت موافقان تو را جاه و مال داد

    گردون مخالفان تورا گوشمال داد

    اختر شناس طالع مسعود تو بدید

    ما را نشان فرخی ماه و سال داد

    بازی است دولت تو که او را خدای عرش

    بر گونهٔ فریشتگان پر و بال داد

    دست فلک به چشم عنایت زمانه را

    از چشمه‌های عدل تو آب زلال داد

    تیغت ز بدسگال برانگیخت رستخیز

    تا نامهٔ گنه به کف بدسگال داد

    کاری محال کرد که کین تو جست خصم

    بر باد داد خویش و سر اندر محال داد

    ای شاه شرق عزّ و جلال تو سرمدی است

    کین عز و این جلال تو را ذوالجلال داد

    می خواه از آن نگار که او را ز بهر تو

    بخت بلند خلعت حسن و جمال داد

    زلف دراز و خال سیاهش بدید ماه

    آمد ز چرخ و بوسه بر آن زلف و خال داد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha