امیر معزی
قصاید
شمارهٔ ۱۰۲: دولت موافقان تو را جاه و مال داد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دولت موافقان تو را جاه و مال داد گردون مخالفان تورا گوشمال داد اختر شناس طالع مسعود تو بدید ما را نشان فرخی ماه و سال داد بازی است دولت تو که او را خدای عرش بر گونهٔ فریشتگان پر و بال داد دست فلک به چشم عنایت زمانه را از چشمه های عدل تو آب زلال داد تیغت ز بدسگال برانگیخت رستخیز تا نامهٔ گنه به کف بدسگال داد کاری محال کرد که کین تو جست خصم بر باد داد خویش و سر اندر محال داد ای شاه شرق عزّ و جلال تو سرمدی است کین عز و این جلال تو را ذوالجلال داد می خواه از آن نگار که او را ز بهر تو بخت بلند خلعت حسن و جمال داد زلف دراز و خال سیاهش بدید ماه آمد ز چرخ و بوسه بر آن زلف و خال داد امیر معزی