کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پسر گفتش که این کاری بلندست

    که داند تا علو عشق چندست

    بقدر مایه برتر می‌توان شد

    بیک یک پایه بر سر می‌توان شد

    چنان اَوجی که دارد عشق جان سوز

    کس آنجا کی رسد آخر بیک روز

    بدان شاخی که نرسد دستم آنجا

    چرا دعوی بود پیوستم آنجا

    خیال سحر نتوانم ز سر برد

    مرا این کار می‌باید بسر برد

    چو این می‌خواهدم دل چون کنم من

    وگر خالی شود دل خون کنم من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha