کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عزیزی از زلیخا کرد درخواست

    که چون یوسف ببردت دل بگو راست

    که گر این دل تو داری می‌کنی ناز

    اگر می‌خواهی از یوسف تو دل باز

    زلیخا خورد سوگندی قوی دست

    که گر موئیم از دل آگهی هست

    نمی‌دانم دلم عاشق چرا شد

    وگر عاشق شد او باری کجا شد

    چو یوسف هیچ دل محکم ندارد

    زلیخا نیز این دل هم ندارد

    چو نه این یک نه آن بر کار بودست

    نه این دلبر نه آن دلدار بودست

    کنون این دل کجا شد در میانه

    چه گویم زین طلسم و این بهانه

    زهی چوگان که گوئی را چنان کرد

    که از مشرق سوی مغرب دوان کرد

    پس آنگه گفت هان ای گوی چالاک

    بهش رَو تا نیفتی در گَو خاک

    که گر تو کژ روی ای گوی در راه

    بمانی تا ابد در آتش و چاه

    چو سیر گوی بی چوگان نباشد

    گناه از گوی سرگردان نباشد

    اگرچه آن گنه نه کردن تست

    ولیکن آن گنه درگردن تست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha