کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ثابت من قصد خرابات کرد

    نفی مرا شاهد اثبات کرد

    با قدح و بلبله تسبیح کرد

    با دف و طنبور مناجات کرد

    آن خدمات من دل سوخته

    مستی او دوش مکافات کرد

    نغمهٔ او هست مرا نیست کرد

    بیدق او شاه مرا مات کرد

    تا که به من داد و گفت:«خذ»

    اغلب انفاس مرا هات کرد

    آنکه همی دعوی بر هر کسی

    روز و شب از راه کرامات کرد

    حال سنایی دل اهل خرد

    خاک گمان بر سر طامات کرد

    با دل و با دیدهٔ چرخ فلک

    دال دل خویش مباهات کرد

    دیدهٔ بردوخته چون برگشاد

    راز دل خویش مقامات کرد

    بحر محیط او به یکی دم بخورد

    پس بشد و قصد سماوات کرد

    دست به هم بر زد و ناگه به شوق

    زان همه شب دوش لباسات کرد

    بست در صومعه و خویش را

    چاکر و شاگرد خرابات کرد

    کشف که داند که کند آنکه او

    فضل برو سید سادات کرد

    ماند سنایی را در دل هوس

    صومعه پر هزل و خرافات کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha