به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گفت صوفی قادرست آن مستعان
که کند سودای ما را بی زیان
آنک آتش را کند ورد و شجر
هم تواند کرد این را بیضرر
آنک گل آرد برون از عین خار
هم تواند کرد این دی را بهار
آنک زو هر سرو آزادی کند
قادرست ار غصه را شادی کند
آنک شد موجود از وی هر عدم
گر بدارد باقیش او را چه کم
آنک تن را جان دهد تا حی شود
گر نمیراند زیانش کی شود
خود چه باشد گر ببخشد آن جواد
بنده را مقصود جان بیاجتهاد
دور دارد از ضعیفان در کمین
مکر نفس و فتنهٔ دیو لعین
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.