کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن یکی می‌شد به ره سوی دکان

    پیش ره را بسته دید او از زنان

    پای او می‌سوخت از تعجیل و راه

    بسته از جوق زنان هم‌چو ماه

    رو به یک زن کرد و گفت ای مستهان

    هی چه بسیارید ای دخترچگان

    رو بدو کرد آن زن و گفت ای امین

    هیچ بسیاری ما منکر مبین

    بین که با بسیاری ما بر بساط

    تنگ می‌آید شما را انبساط

    در لواطه می‌فتید از قحط زن

    فاعل و مفعول رسوای زمن

    تو مبین این واقعات روزگار

    کز فلک می‌گردد اینجا ناگوار

    تو مبین تحشیر روزی و معاش

    تو مبین این قحط و خوف و ارتعاش

    بین که با این جمله تلخیهای او

    مردهٔ اویید و ناپروای او

    رحمتی دان امتحان تلخ را

    نقمتی دان ملک مرو و بلخ را

    آن براهیم از تلف نگریخت و ماند

    این براهیم از شرف بگریخت و راند

    آن نسوزد وین بسوزد ای عجب

    نعل معکوس است در راه طلب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha