به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چونک تعویق آمد اندر عرض و طول
شاه شد زان گنج دل سیر و ملول
دشتها را گز گز آن شه چاه کند
رقعه را از خشم پیش او فکند
گفت گیر این رقعه کش آثار نیست
تو بدین اولیتری کت کار نیست
نیست این کار کسی کش هست کار
که بسوزد گل بگردد گرد خار
نادر افتد اهل این ماخولیا
منتظر که روید از آهن گیا
سخت جانی باید این فن را چو تو
تو که داری جان سخت این را بجو
گر نیابی نبودت هرگز ملال
ور بیابی آن به تو کردم حلال
عقل راه ناامیدی کی رود
عشق باشد کان طرف بر سر دود
لاابالی عشق باشد نی خرد
عقل آن جوید کز آن سودی برد
ترکتاز و تنگداز و بیحیا
در بلا چون سنگ زیر آسیا
سخترویی که ندارد هیچ پشت
بهرهجویی را درون خویش کشت
پاک میبازد نباشد مزدجو
آنچنان که پاک میگیرد ز هو
میدهد حق هستیش بیعلتی
میسپارد باز بیعلت فتی
که فتوت دادن بی علتست
پاکبازی خارج هر ملتست
زانک ملت فضل جوید یا خلاص
پاک بازانند قربانان خاص
نی خدا را امتحانی میکنند
نی در سود و زیانی میزنند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.