کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اشکش از دیده بجست و گفت او

    با همه آن شاه شیرین‌نام کو

    گفت آن سالوس زراق تهی

    دام گولان و کمند گمرهی

    صد هزاران خام ریشان هم‌چو تو

    اوفتاده از وی اندر صد عتو

    گر نبینیش و سلامت وا روی

    خیر تو باشد نگردی زو غوی

    لاف‌کیشی کاسه‌لیسی طبل‌خوار

    بانگ طبلش رفته اطراف دیار

    سبطیند این قوم و گوساله‌پرست

    در چنین گاوی چه می‌مالند دست

    جیفة اللیلست و بطال النهار

    هر که او شد غرهٔ این طبل‌خوار

    هشته‌اند این قوم صد علم و کمال

    مکر و تزویری گرفته کینست حال

    آل موسی کو دریغا تاکنون

    عابدان عجل را ریزند خون

    شرع و تقوی را فکنده سوی پشت

    کو عمر کو امر معروفی درشت

    کین اباحت زین جماعت فاش شد

    رخصت هر مفسد قلاش شد

    کو ره پیغامبری و اصحاب او

    کو نماز و سبحه و آداب او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha