کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

     شهسوار من که آمد ملک خوبی کشورش

    پادشاه مسند حسن است و خوبان لشکرش

    شاد کی گردد دل غمگین من بی روی دوست

    خرم آن ساعت که بینم روی بار دیگرش  

    شاخ گل نازک نباشد چون خیال قد یار

    عافبت  روزی آب دیده آرم در برش 

    شمع از سوز درونم سر به سر دارد خبر

    سوخته بر من دلش زان می رود دود از سرش

    شب همه شب می کنم فریاد و افغان تا سحر

    عمر باشد کار من این است بر خاک درش

    شربت شیرین نباشد روز هجران خوشگوار

    دردمندی را که باشد تلخ کام از شکرش

    شد عجب آزده  دل محمود از هجر ایاز

    خوش نباشد بی وصال یار تاج افسرش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha