کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو فردا روز نوروز است و نوروز جهان آید
    رود این سال فرتوت و یکی سال جوان آید
    از این خوابم چنین یابم که سالی خوش روان آید
    که آن نامهربان یارم، به خوابم مهربان آید

    *****
    اگرچه من حکیمم این سخن لَغوَم گمان آید
    به نزد من زمان یکرنگ و یکسان است هر روزی

    *****
    ولی امروز هست، آن روز تاریخی و دستانی
    که عالم برکند، این رخت چرکین زمستانی
    به جای آن به خود پوشد، حریر سبز بُستانی
    به ویژه ای خوشا نوروز و این شهر کهستانی

    *****
    صفای منظر دریا، ز وضع جنگلستانی
    سخن این بُد که شب فارغ شد، از رخت‌سیه‌دوزی

    *****
    سحر باز آفتاب آمد، به روز آورد دنیا را
    مطلا ساخت کهسار و تلألؤ داد دریا را
    زرافشان کرد دامان قبای سبز صحرا را
    تو هم چون آفتاب آخر، برون آ، لحظه‌ای یارا

    *****
    که با این آفتاب، عالم بتر از شب بود ما را
    سزد تو آفتاب آیی و روز ما بیفروزی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha