به مانند چنین روزی، به پیشینعهد در ایران
به نام پاک شَت زرتشت، سبزه در چمنزاران
مقدس بوده است و مرزبان، در مرز با یاران
نشستندی و خواندندی، ثنای هرمزآثاران
*****
که خود این سبز نوروزی ما رسمی است زآن دوران
که ای سبزه فراوانمان نما، این سال نوروزی
*****
به زیور ساحت آتشکده، چون حجله کردندی
ز عشق هرمز آن حجله، به آتش سجده بردندی
به نام پادشاه عصر و آن پس باده خوردندی
به لشکر نیزه دادندی و کشورْشان سپردندی
*****
بلی این سان نیاکانْمان، جهان را سر ببردندی
که دائم نامشان بودی، قرین با فتح و فیروزی
*****
نگارینا! تو خود ترکی و دانی رسم ترکان را
که نیز این عید نوروزی، بود عیدی هم آنان را
سرانگشتی بزن: اوراق تاریخ نیاکان را
گرفتندی و در عیش و خوشی، آن روز ایشان را
*****
چه خوش کردندی، این الحاح را بندهپرستان را
گذشتی و همه کس را، بُدی آن روز بهروزی
*****
بیا یارا که هان هم، چون به سر آورد عمرش دی
همه ایرانیان نوروز را، از یادبود کی
به پا سازند از مازندران تا شوش و ملک ری
بساط هفتسین چینند و بنشینند دور وی
*****
همه از شوق سال نو به لب گیرند جام می
که می خوش باد امروز و مبارک باد نوروزی