کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نگارینا! من آن خواهم که با توفیق یزدانی
    همان مهری که مابین من و تو هست میدانی
    شود تولید بین ما هر ایرانی و عثمانی
    همان روز است می‌بینم، تبه این شاه ظلمانی

    *****
    ز ظل (طلعت) و (انور) فضای شرق نورانی
    همان گونه که تو با طلعت خود، عالم‌افروزی

    *****
    میان این دو قوم، الفت مقام معنوی دارد
    دلیل منطق من را، کتاب مثنوی دارد
    «چه خوش یادی هنوز ایران ز شاه غزنوی دارد»
    به ویژه هان که الفتْمان، ز نو طرح نُوی دارد

    *****
    بتا بس سود این الفت، ز من ار بشنوی دارد
    اگرچه تو زبان من، ندانی و نیاموزی!

    *****
    چه سان بدخواهمان، آخر به هم زد آن بنایی را:
    که در ما مثنوی بنهاد حیف آن صورت نایی را!!
    «پی بیگانگان از دست دادیم آشنایی را»
    افول آن بنا آوردمان، این تنگنایی را

    *****
    کنون ظلمت به ما فهماند، قدر روشنایی را
    سزد اکنون تو شمع مرده را، از نو بیفروزی

    *****
    ز یک ره می‌رویم، ار ما سوی بیت‌الحجر با هم
    ازین رو اندرین ره، همرهیم و همسفر با هم
    چرا زین رو نیامیزیم، چون شهد و شکر با هم
    قرین یکدگر روز خوش و گاه خطر با هم

    *****
    فرا گیریم باز از سر، جهان را سر به سر با هم
    به توفیق خداوندی و با اقبال و فیروزی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha