میرزاده عشقی
نوروزی نامه
بخش ۲ - مدح (موسم نوروزی و اثرات مصفای آن در عالم، خاصه در استانبول و تعریف منظره زیبای سحرگاهی مدا)
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو فردا روز نوروز است و نوروز جهان آید رود این سال فرتوت و یکی سال جوان آید از این خوابم چنین یابم که سالی خوش روان آید که آن نامهربان یارم، به خوابم مهربان آید ***** اگرچه من حکیمم این سخن لَغوَم گمان آید به نزد من زمان یکرنگ و یکسان است هر روزی ***** ولی امروز هست، آن روز تاریخی و دستانی که عالم برکند، این رخت چرکین زمستانی به جای آن به خود پوشد، حریر سبز بُستانی به ویژه ای خوشا نوروز و این شهر کهستانی ***** صفای منظر دریا، ز وضع جنگلستانی سخن این بُد که شب فارغ شد، از رخت سیه دوزی ***** سحر باز آفتاب آمد، به روز آورد دنیا را مطلا ساخت کهسار و تلألؤ داد دریا را زرافشان کرد دامان قبای سبز صحرا را تو هم چون آفتاب آخر، برون آ، لحظه ای یارا ***** که با این آفتاب، عالم بتر از شب بود ما را سزد تو آفتاب آیی و روز ما بیفروزی میرزاده عشقی