کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز اظهار درد، درد مداوا نمی‌شود
    شیرین دهان به گفتن حلوا نمی‌شود
    درمان نما، نه درد که با پا زمین زدن
    این بستری ز بستر خود پا نمی‌شود
    می‌دانم ار که سر خط آزادگی ما
    با خون نشد نگاشته، خوانا نمی‌شود
    باید چنین نمود و چنان کرد چاره جست
    لیکن چه چاره با من تنها نمی‌شود؟
    تنها منم که گر نشود حکم قتل من:
    حاشا، چنین معاهده امضا نمی‌شود
    گر سیل سیل خون ز در و دشت ملک هم
    جاری شود؟ معاهده اجرا نمی‌شود
    مرگی که سر زده به در خلق سر زند
    من دربه‌در پی وی و پیدا نمی‌شود
    ایرانی ار به سان اروپاییان نشد
    ایران‌زمین به سان اروپا نمی‌شود
    زحمت برای خود کش که خود به خود
    اسباب راحت تو مهیا نمی‌شود
    کم گو که کاوه کیست تو خود فکر خود نما
    با نام مرده، مملکت احیا نمی‌شود
    من روی پاک سجده نهادم تو روی خاک
    زاهد برو، معامله ما نمی‌شود
    ضایع مساز رنج و دوای خود ای طبیب
    دردی‌ست درد ما که مداوا نمی‌شود
    مرغی که آشیانه به گلشن گرفته است
    او را دگر به بادیه مأوا نمی‌شود
    جانا فراز دیده، عشقی است جای تو
    هرجا مرو، ترا همه‌جا، جا نمی‌شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha