کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مگر بهر سفر برسته محمل باز جانام
    که از تن می‌رود دنبال آن محمل نشین جانم
    مکن بر من ملامت گر ز چشم موج خون خیزد
    که اندر بحر هجرانست هر دم خوف طوفانم
    عجب نبود اگر پیراهن طاقت قبا گردد
    بود هر لحظه چون بر دست انبوهی گریبانم
    امان ندهد مرا غم آنقدر کز دل کشم آهی
    مجال از چشم سوزن تنگتر گردیده می‌دانم
    مگر می‌رفتش از خاطر هوای ماه کنعانی
    چنین می‌دید در بین‌الحزن گر پیر کنعانم
    شب اندر خواب می‌گفتم سخن با زلف مشکینش
    سیه‌روزیست تعبیرش که مو بر مو پریشانم
    ندادم هیچ مجنونی سراغ از خیمه لیلی
    فزون گشت ار چه گام اندر ره از ریگ بیابانم
    از آن خال سیه خاطر نشد ز اندیشه‌ام خالی
    که ه‌ندوی خود آئین خواهد از کف برد ایمانم
    خط نو رسته باشد بر کمال حسن او آیت
    خوش از بستان روح افزایش آید بوی ریحانم
    کجا من ترک می‌گویم که هوشم می‌رود از سر
    یکی کاید بگوش از کوی عشق آواز مستانم
    خرابی از خراباتی شدن می‌گفت و می‌دیدم
    که از سر رفته رفته می‌رود سودای سامانم
    بیادم یاد او نگذاشت حرفی ور گهر خواهی
    بدامن بر چو گردد موج زن دریای عمانم
    خموشی شرط عشق آمد نه من گویم که در مستی
    ندانم کیست می‌گوید سخن زین رمز حیرانم
    صفی را عشق و رندی سرنوشت افتاد در قسمت
    چه باک ار بی‌نمازی گوید آلوده است دامانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha