کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در طواف حرمم گفت بگوش آگاهی
    حلقه میکده را هم به ادب زن گاهی
    بینی از مروه میخانه صفای رخ دوست
    گر کنی سعی و در آن حلقه بیابی راهی
    نیست در صومعه سودی بخرابات گرای
    قلب خود نقد کن از صحبت صاحب جاهی
    عرفاتیست در دوست که عشاق رسند
    اندران کوی نه هر بیخبری خود‌خواهی
    همت پیر مغان بین که ز رندان همه عیب
    دید و پوشید و در اکرام نکرد اکراهی
    جو ز عشاق کرم زاهد بیچاره گداست
    بکف آور گهر از مخزن شاهنشاهی
    هیچ سائل ز در میکده محروم نرفت
    بکجا کرد توان رو ز چنین درگاهی
    خوشه از خرمن صاحب کرمی بر که بقدر
    پیش او حاصل کونین کمست از کاهی
    یوسف مصر معانی توئی آخر ز چه روی
    می‌کنی عمر گرانمایه تلف در چاهی
    روز خود بی می و معشوق مکن شب همه عمر
    خردسال است که یک هفته بود بی‌ماهی
    قدمی هم بصفا بر در میخانه گذار
    تا مگر دست تو گیرند صفی اللهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha