کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتم که بجام تست خون دل ناچیزم
    گفتاکه بود خونها در ساغر لبریزم
    گفتم بجهان صد شور انگیخته از لب
    گفتا پس ازین بینی شوری که برانگیزم
    گفتم دل سودائی مجنون شد و صحرائی
    گفتا که به بند آید چون طره فرو ریزم
    گفتم که قیامت‌هاست ای پرده‌نشین از تو
    گفتا که قیامت بین آن لحظه که برخیزم
    گفتم بگرفتاری جویم ز که دلداری
    گفتا دل اگر داری از زلف دلاویزم
    از سلسله کار دل هر چند که شد مشکل
    زلف تو نه بگذارد کز سلسله بگریزم
    کشتند بغمخواری در ناله و در زاری
    مرغان شباهنگم مستان سحر خیزم
    برخاست صفی آسان خود از سر عقل و جان
    تا با غمت از پیمان بی این دو بر آمیزم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha