کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آفت تقوی ما جلوه کنان می آید
    خوش شراری به سر خرمن جان می آید
    عمرها رفت پس از سوختن ما و هنوز
    بوی مهر تو ز خاکسترمان می آید
    روزی از دیده گذشتی تو و خون از مژه ام
    آمد و عمر به سر رفت و همان می آید
    سر مژگان تو گردم که به یادش همه شب
    مژه در دیده من نوک سنان می آید
    گریه زینسان نبود تلخ همانا امشب
    جای خوناب دل از دیده روان می آید
    دل به عشق تو سپردم به امانت لیکن
    باورم نیست که دیگر به میان می آید
    آب این بحر همه آتش سوزان کشتی
    کی به افسون معلم به کران می آید
    چند گوئی مکش از جور من اشراق نفس
    شعله چون در کسی افتد به فغان می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha